عاشقانه
درد تاریکست درد خواستن رفتن و بیهوده خود را کاستن سر نهادن بر سیه دل
سینه ها سینه آلودن به چرک کینه ها در نوازش نیش ماران یافتن زهر در لبخند یاران یافتن
-------------------------------------------------------------------------
رویاها را برای تو می گذارم
و رو به دریا می دوم
نترس
ماسه ها در ساحل می رقصند
و مادران بر تابوت های عتیق
حالا که مرده ام
به یاد داشته باش
پیراهن اطلس بپوشی و
پروانه ای به گیس بیاویزی
برای پرواز و
سقوط در رویایی رقیق
+ نوشته شده در پنجشنبه ۱۳۸۶/۱۲/۱۶ ساعت 12:11 توسط سهراب
|