ويژگيهاي جغرافيايي تاريخي و سياسي ، اداري شهرستان بوكان

ويژگيهاي جغرافيايي تاريخي و سياسي ، اداري شهرستان بوكان :

ويژگيهاي جغرافيايي تاريخي شهرستان بوكان :

بوكان از دو كلمه (بوك) به معني عروس و (آن) كه علامت جمع است تشكيل گرديده و معني عروسان يا عروسها را مي‌دهد.گويا بوكان در مسير چند راه قرارداشته و اغلب روستائيان هنگام عروسي كه عروسشان را از يك ناحيه به ناحيه ديگر مي‌برده‌اند، از اين روستا عبور مي‌دادند و در پيرامون استخر آب آن به رقص و پايكوبي مي‌پرداخته‌اند به بوكان معروف گرديده است . در مورد بوكان به نظر نويسندگان و نقل روايت‌كنندگان اختلاف‌نظر هست چون بوكان تاريخ مدوني نداشته است اما توجه قدمت تاريخي آن كه كشفيات هيئت باستان‌شناسي در سال 1350 نشان داده و با توجه به مطالعات آنها در اين مورد كه اعلام شده منطقه بوكان از قديم پادگان اشكانيان و ساسانيان بوده و آثار باستاني زيادي بدست آمده است كه مؤيد نظريه آنها مي‌باشد .

حدود شهرستان بوكان در استان آذربايجان غربي

ويژگيهاي سياسي‌و اداري شهرستان بوكان :

شهرستان بوكان در 226كيلومتري جنوب شرقي مركز استان آذربايجان‌غربي و در جنوب شهرستان مياندوآب قرار گرفته است. حدود جنوبي آن قسمتي از مرز مشترك با استان كردستان بشمار مي‌رود و حدود شرقي آن شهرستان شاهين‌دژ و حدود غربي آن را شهرستان مهاباد تشكيل مي‌دهد.

شهرستان بوكان داراي 2 بخش به نامهاي مركزي و سيمينه است و 7 دهستان دارد.

بخش مركزي دهستان‌هاي آختاچي ، ايل تيمور ، ايل گورك و بهي فيض اله بيگي و بخش سيمينه دهستان‌هاي آختاچي شرقي ـ آختاچي محلي و بهي دهبكري را شامل مي‌شود.

تقسيمات شهرستان بوكان به تفكيك بخش و دهستان در سال 1379

نام مركز

تعداد روستاها

مساحت

( كيلومترمربع)

بخش / دهستان

خالي از سكنه

داراي سكنه

جمع

بوكان

3

179

182

306/2541

كل شهرستان

قره موسالو

3

77

80

181/1093

سيمينه

داشبند

-

22

22

650/257

آختاچي‌شرقي

قره موسالو

1

33

34

852/418

آختاچي‌محالي

جوانمرد

2

22

24

679/416

بهي دهبكري

بوكان

-

102

102

125/1448

مركزي

قره كند

-

25

25

089/268

آختاچي

نوبار

-

28

28

527/323

ايل تيمور

گلولان سفلي

-

23

23

884/434

ايل گورك

يكشوه

-

26

26

625/421

بهي فيض اله بيگي

 

ويژگيهاي جغرافياي طبيعي شهرستان بوكان

ـ موقعيت، حدود و وسعت شهرستان بوكان :

شهرستان بوكان با وسعت 306/2541كيلومترمربع، حدود 50/6درصد از سطح استان را به خود اختصاص
مي‌دهد. اين شهرستان در ارتفاعي حدود 1000 تا بيش از 2000 متر از سطح دريا بوده و شيب متوسط وزني آن 8 درصد محاسبه گرديده است. از سطح شهرستان 31/30درصد اراضي كوهستاني،73/29درصد تپه‌ها و 96/39درصد بقيه را اراضي دشتي، سيلابي و ... تشكيل مي‌دهند. از نظر مختصات جغرافيايي در 36 درجه و 32 دقيقه عرض شمالي و 46 درجه و 13 دقيقه طول شرقي واقع گرديده است.

 

نقشة بررسي وضعيت توپوگرافي شهرستان بوكان

ـ كوههاي شهرستان بوكان :

شهرستان بوكان تپه‌ماهوري بوده در غرب و جنوب‌غربي آن ارتفاعات جوانمرد با ارتفاع 2098متر وكوه‌نيسان با ارتفاع2410متر و تپه ماهورهاي سه‌كانيان و كاني‌سنجد با ارتفاع1300متر و كوه داغداران با ارتفاع1300متر در غرب رودخانه سيمينه‌رود و ارتفاعات كاني‌سيب با ارتفاع2050متر در حد فاصل سردشت و شهرستان بوكان از ارتفاعات مهم منطقه هستند.

 نمايي از كوهستانهاي شهرستان بوكان

 

ـ دشت هاي شهرستان بوكان :

در شهرستان بوكان دشت بوكان و دشت حاجي‌آباد واقع شده است كه در مورد اين دشت‌ها توضيحاتي را ارائه مي‌نماييم.

نقشة پراكنش دشتهاي جنوب استان

 

ـ دشت بوكان :

اين دشت33500هكتار وسعت داشته و در جنوب استان آذربايجان‌غربي و جنوب درياچه اروميه واقع شده است و داراي 49پارچه‌آبادي است. از عمده‌ترين محدوديتهاي اراضي قابل كشت آبي جنس خاك و توپوگرافي است.كل سطح زيركشت دشت بوكان درسال1370بالغ بر21903هكتار بوده كه 8573هكتار آن آبي و13330هكتار نيز ديم است. محصولات عمده زراعي در كشت آبي گندم، يونجه (به همراه اسپرس و شبدر) و جو و در كشت ديم گندم و جو مي‌باشد. آب مصرفي دشت عمدتاً از منابع سطحي تأمين مي‌گردد و رژيم اصلي آب سطحي اين دشت نيز سيمينه‌رود مي‌باشد كه از شاخه‌هاي متعددي تشكيل يافته و در جهت كلي جنوب به شمال در دشت بوكان جريان دارد.

نمايي از دشت بوكان

 

ـ دشت حاجي‌آباد :

اين دشت با مساحتي معادل13800هكتار در شمال دشت بوكان واقع گرديده است. عمده‌ترين محدوديت اراضي قابل آبياري در اين دشت عوامل كيفي خاك، توپوگرافي و ماندابي مي‌باشد. سيمينه‌رود پس از عبور از دشت بوكان وارد دشت حاجي‌آباد مي‌شود و در جهت جنوب با شمال به جريان خود ادامه مي‌دهد و در محل ساري‌قميش از آن خارج مي شود.

 دره هاي شهرستان بوكان :

از دره‌هاي شهرستان بوكان دره‌كوسه است كه سيمينه‌رود از آن مي‌گذرد و قرارگرفتن سيمينه‌رود در كنار شهر بوكان كه از خط‌ا لقعر دره‌اي عبور و شهر در دو طرف آن واقع شده موجب گرديده كه مورد توجه علاقه‌مندان به گردشگري قرارگيرد و اهالي شهر در روزهاي تعطيل در بالادست بوكان كه رودخانه عاري از آلودگي‌ها است از سواحل زيباي آن استفاده كنند و علاقه‌مندان به صيد  تفريحي نيز از ماهيان موجود بي‌بهره نيستند. همچنين دره برهان، دره سوتاو، دره سه كانيان، دره ساري‌قميش و دره قره موساليان در اطراف اين شهرستان قرار دارند.

نمايي از دره‌هاي شهرستان بوكان

ـ غارهاي شهرستان بوكان :

از غارهاي تاريخي و ديدني شهرستان بوكان مي توان به :

ـ غاركول‌آباد ما بين بوكان و مياندوآب.

ـ غار قريه قلعه‌چي نزديك بوكان.

ـ غار مكري قرآن در روستاي خراسانه.

ـ غار كونه كوتر در قريه ينگجه بوكان اشاره كرد.

 

ـ آبهاي سطحي شهرستان بوكان :

ـ رودخانه‌ها :  

رودخانه‌هاي بوكان دو رودخانه «تاتاهو» و «جغتو» است كه به نامهاي «سيمينه‌رود» و «زرينه‌رود» نام‌گذاري شده‌اند. رودخانه زرينه‌رود درحدود 36كيلومتري از طرف خاور بوكان به سوي مياندوآب سرازير مي‌گردد و رودخانه سيمينه‌رود به موازي رودخانه زرينه‌رود از شهر بوكان گذشته و آنهم پس‌از آبياري نمودن اراضي زراعي آبادي‌هاي اطراف به سوي مياندوآب سرازير شده كه در خصوص‌هركدام در قسمت منابع آب شهرستان مياندوآب توضيحاتي ارائه شده است.

نقشه رودخانه ‌هاي شهرستان بوكان

ـ چشمه هاي شهرستان بوكان :

چشمه‌هاي اين شهرستان اغلب در دره‌هاي مناطق كوهستاني از جنس‌ طبقات ماسه سنگ بوجود آمده‌اند و در سال آبي 1379 ـ 1378 تعداد 20 چشمه با تخليه سالانه 322/4 ميليون مترمكعب كه داراي مالكيت خصوصي هستند مورد بهره‌برداري قرارگرفته است. از چشمه‌هاي مهم عبارتنداز: چشمه معدني بوكان در 5 كيلومتري جنوب‌شرقي بوكان و چشمه سه كانيان، چشمه سوتاو، چشمه جوانمرد و كاني سنجد.

 

نمايي از طبيعت زيباي رودخانة زرينه رود

ـ قنوات شهرستان بوكان :

كل قنوات موجود در شهرستان بوكان كه توسط سازمان آب منطقه‌اي ارائه گرديده در سال آبي       1378 ـ 1379 تعداد44رشته با دبي آب سالانه 218/1ميليون مترمكعب مورد بهره‌برداري قرارگرفته است.

 

ـ چاههاي شهرستان بوكان :

تعداد كل چاههاي شهرستان بوكان در سال آبي 1378 ـ 1379 حدود 1703حلقه بوده است كه از اين تعداد 111حلقه چاه عميق و تعداد 1592حلقه چاه نيمه عميق به ترتيب با آبدهي سالانه 607/11 و 649/66 ميليون مترمكعب مورد بهره‌برداري قرار مي‌گيرد. مجموع آبدهي سالانه 254/78 ميليون مترمكعب مي‌باشد.

 ـ آبهاي راكد شهرستان بوكان :

ـ سدهاي شهرستان بوكان :

ـ سد شهيد كاظمي :

براي تنظيم و استفاده از آب و سيلابهاي رودخانه زرينه جهت آبياري اراضي پايين‌دست سدي در محل جنوب‌شرقي بوكان بر روي اين رودخانه بسته شده است . ارتفاع سد از كف حدود 50 متر و طول تاج آن حدود 720متر مي‌باشد. اين سد قادر است تا ميزان652ميليون مترمكعب از آب رودخانه را در پشت سد ذخيره نمايد. سد مذكور از نوع سدهاي مخزني است و در سال 1350ساخته شده مقدار آب قابل تنظيم سالانه آن 535ميليون مترمكعب در سال مي‌باشد.

نمايي از سد شهيد كاظمي و طبيعت زيباي اطراف آن

 تالابهاي شهرستان بوكان :

ـ تالاب قره گل :

اين تالاب در فاصله 18كيلومتري جنوب‌غربي مياندوآب و در محدوده شهرستان بوكان واقع شده و مساحت آن 210هكتار مي‌باشد و جز در فصول تابستان در بقيه فصول داراي آب است. تالاب قره‌گل داراي نيزاري است كه از پوشش گياهي تالاب بهره‌مند مي‌شود.

نمايي از تالاب قره‌گل در فصل‌هاي پرباران

زمين شناسي شهرستان بوكان :

زمين‌شناسي شهرستان بوكان از گسل‌تراستي ارتفاعات بلقيس واقع در شمال خاور تكاب با راستاي شمال باختر ـ جنوب خاور و شيب به باختر، پركامبرين را برروي اوليگوميوسن رانده‌اند. راستاي ساختمان‌هاي پهنه بوكان همراستا با پي‌سنگ پركامبرين واقع در باختر آن، شمالي و جنوبي است. لبه جنوبي و باختري اين پي‌سنگ توسط گسل‌تراستي به طول بيش از صدكيلومتر بر روي سنگهاي كرتاسه رانده شده‌اند.

نقشة زمين‌شناسي شهرستان بوكان 

ـ لرزه خيزي :

شهرستان بوكان براساس آخرين نظريات علمي و تقسيم‌بندي استان آذربايجان‌غربي برحسب پيش‌بيني احتمالي وقوع زلزله در نواحي بدون تخريب و نواحي تخريب كم قرار گرفته است.

وضعيت قرارگيري شهرستان بوكان در نقشة پهنه‌بندي زلزله 

 

خاك شناسي شهرستان بوكان :

خاكهاي مطالعه شده در اين شهرستان عمدتاً جزو خاكهاي كلاسهاي II و VI است كه در مناطق كوهستاني كم‌عمق و در بخش‌هاي مسطح نيمه‌عميق تا عميق هستند. به سبب وجود عوامل بازدارنده گوناگون سطح شهرستان براي كاربري‌هاي زراعت آبي، ديم، مرتع و چراگاه محدوديت‌هايي دارد كه به‌ترتيب مي‌آيد. براي كاربري‌هاي زراعت آبي82 درصد از وسعت شهرستان محدوديت شديد، 5 درصد محدوديت زياد، 3 درصد محدوديت كم و 10 درصد محدوديت خيلي كم دارد. براي كاربري زراعت ديم 43 درصد از مساحت شهرستان محدوديت شديد و 26 درصد محدوديت متوسط دارد. براي كاربري مراتع و چراگاه 16 درصد محدوديت شديد، 48 درصد محدوديت زياد، 33 درصد محدوديت متوسط و 3 درصد محدوديت كم دارد.

 نقشة خاكشناسي شهرستان بوكان

پوشش گياهي شهرستان بوكان :

ـ جنگلها :

در شهرستان بوكان تنها آثار باقيمانده جنگلهاي زاگرس در گورستانها و در دامنه‌ها بصورت تك‌درختي ديده مي‌شود و جنگلها از بين رفته است.

 در شهرستان بوكان جنگل انبوه و متراكم به چشم می خورد

ـ مراتع :

از وسعت241220هكتاري شهرستان بوكان مقدار48/56درصد به مراتع اختصاص دارد. در مناطق‌كوهستاني‌گل‌ماهور،انواع‌گون،گل‌گندم، انواع‌شقايق و ... به وفور درآن يافت مي‌شود. مراتع شهرستان بوكان جزو مراتع ميان بند بوده و با ييلاقات مناطق كوهستاني مجاور مي‌باشد.

مراتع شهرستان بوكان با ييلاقات مناطق كوهستاني مجاور مي‌باشد 

بررسي وضعيت طبيعي شهرستان بوكان از لحاظ زيست محيطي و بررسي عوامل آسيب و تخريب :

كوهها و دشت ها :

كوهها و تپه‌ماهورها و دشتهاي شهرستان بوكان محل زيست قوچ و ميش و پرنده نادر ميش مرغ مي‌باشد كه دراثر فعاليتهاي كشاورزي و دامداري كه تواماً انجام مي‌گيرد با تبديل و تخريب مراتع به زمينهاي زراعتي و همچنين چراي سنگين و زودرس حيات  گياهي و جانوري را به مخاطره انداخته است.

 منابع آب شهرستان بوكان :

آبهاي سطحي :

ـ رودخانه :

رودخانه سيمينه‌رود از كوههاي سقز و بانه و مهاباد سرچشمه گرفته و در جهت جنوب به شمال جريان دارد و پس از عبور از شهر بوكان و كنار مياندوآب به درياچه اروميه منتهي مي‌گردد. براساس مطالعات و بررسي‌هاي به عمل آمده مهمترين منابع آلوده‌كننده كه  اين رودخانه را دچار بحران نموده و آسيب فراواني در اين اكوسيستم آبي وارد مي‌سازد، فاضلاب شهر بوكان است كه بصورت خام وارد اين رودخانه مي‌شود و همچنين تا حدودي تخليه فاضلاب روستاهاي اطراف آن است. وقوع مرگ‌ومير ماهيان در سال1377بعد از ريزش فاضلاب شهر بوكان از مسائل مهم زيست‌محيطي اين رودخانه در منطقه شهرستان بوكان مي‌باشد و از نظر كليه مسائل زيست‌محيطي در خصوص اين رودخانه در بخش شهرستان مياندوآب اشاره شده است.

 

آبهاي زيرزميني :

آبهاي زيرزميني در شهرستان بوكان بصورت چشمه و قنات و چاههاي‌عميق و نيمه‌عميق استفاده مي‌گردد كه در اين رابطه در بخش محيط‌طبيعي اشاره‌شد. بطوركلي محدوديت آبهاي‌سطحي و خشك‌شدن سيمينه‌رود در فصل تابستان باعث شده كه مردم بويژه كشاورزان و دامداران براي تأمين آب موردنياز خود و زراعت و احشام از آبهاي زيرزميني نيز استفاده نمايند كه يكي ديگر از عوامل آسيب و تخريب در آبهاي زيرزميني بهره‌برداري بي‌رويه از اين منابع مي‌باشد.

 آبهاي راكد :

ـ سدها :

ـ سد شهيد كاظمي بوكان :

احداث سد علاوه بر اينكه در تأمين آب كشاورزي و شرب شهرها و صنايع نقش به سزايي دارد تأثيرات فراواني بر اقتصاد منطقه برجاي مي‌گذارد و اين پديده دست ساخت در اكوسيستم‌هاي طبيعي كه محل زندگي انواع پرندگان و آبزيان مي‌باشد، اثرات مطلوبي داشته و با ايجاد جاذبه‌هاي مناسب بعنوان تفرجگاه و قايقراني و ماهيگيري نيز از آن استفاده مي‌گردد، اما اثرات منفي زيست‌محيطي نيز همراه   داشته كه از جمله مهمترين آنها با كنترل آب تأثير سوء بر پيكر ذخيره‌گاه زيستكده درياچه‌اروميه مي‌گذارد. علاوه‌براين به لحاظ ريزش فاضلاب‌هاي شهري و پايين‌دست سد به رودخانه زرينه‌رود و كنترل آب از طرف سد غلظت آلاينده‌ها بالارفته و موجبات مرگ‌ومير در اين رودخانه مي‌گردد به ساير اثرات منفي سد در بخش شهرستان مهاباد و ماكو به طور مشروح مطالبي ارائه گرديده است.

  ـ تالابها :

ـ تالاب قره گل :

اين تالاب نيز همانند ساير تالاب‌هاي استان در اثر دخالت‌هاي انساني آسيب‌ديده و موجب خشك‌شدن تالاب شده است. برداشت آب‌هاي زيرزميني از اطراف تالاب و وجود زه‌آب موجب تغييرات اكولوژيكي در اين تالاب گرديده و زيستمندان تالاب و جانوران مرتبط با آن از نظر زيستي و ادامه بقا منطقه را ترك مي‌نمايند.

 

پوشش گياهي شهرستان بوكان :

ـ جنگلها و مراتع :

پوشش جنگلي شهرستان بوكان در طي ساليان متمادي از بين‌رفته و تخريب شده است و آثار و بقاياي آن در حد اين شهرستان با  شهرستان سردشت و در اماكن متبركه و گورستانها هنوز هم ديده مي‌شود.  ولي پوشش غالب گياهي اين شهرستان پوشش مرتعي است و تعداد زيستمندان واحددامي در طول سال از مراتع اين شهرستان تغذيه مي‌نمايند. اين در حالي است كه مراتع مذكور تنها جوابگوي واحد دامي در طول يك دوره‌چرايي سه‌ماهه مي‌باشد. فشارروزافزون مازاد بر ظرفيت و چراي بي‌رويه و زودرس از عوامل نابودي و تخريب مراتع بوده و اثرات سوء زيست‌محيطي در پي داشته است. در اثر تخريب مراتع برآب چشمه‌ها تأثيرگذاشته و پرنده نادر ميش‌مرغ در زيستگاه‌هاي اين شهرستان بخصوص در مرحله حساس تخمگذاري و جوجه‌آوري با مشكل مواجه مي‌گردد.

فزون برآن همه‌ساله شاهد طغيان رودخانه سيمينه‌رود مي‌باشيم كه اثرات مخربي بر زمين‌هاي زراعي و روستاهاي پايين‌دست بجاي مي‌گذارد.

نقشة مناطق رويشي شهرستان بوكان

ـ بررسي عوامل آسيب و تخريب در جنگلها :

در شهرستان بوكان نيز چند نوع تخريب يا عامل تخريب كه باعث آسيب و نهايتاً موجب ناملايمات زيست‌محيطي گرديده مشخص شده است. در سنوات گذشته به لحاظ فقرفرهنگي و اقتصادي منطقه و تأمين سوخت و استفاده روستائيان و تبديل به مرتع و زمين‌زراعي و استفاده غيراصولي از زمين تخريب جنگلها را بدنبال داشته است.

 ـ بررسي عوامل آسيب و تخريب در مراتع :

وجود دام بيش از حدظرفيت مراتع و چراي بي‌رويه و بوته‌كني و تبديل مراتع به ديم‌كاري باعث شده اكثرنواحي مرتعي شهرستان بدون توجه به فنولوژي گونه‌هاي مرتعي و ديگر مسائل مربوطه دائماً به ذخيره‌سازي گياهان پداخته و در بيشتر فصول سال مورد چرا قرارگرفته است كه در ادامه اين روند، گياهان غيرخوش‌خوراك مهاجم جايگزين گياهان خوش‌خوراك و باارزش مرتعي شده است. بطوركلي فقر فرهنگي و اقتصادي جامعه بهره‌بردار، عوامل‌اقليمي، عوامل‌خاك، توپوگرافي و عدم وجود قوانيني مؤثر و يا ضعف قانون و عدم انطباق آن با عصر حاضر از عوامل مهم آسيب و تخريب مراتع بشمار مي‌روند.

 

ـ گونه‌هاي گياهي در حال انقراض در شهرستان بوكان :

گونه‌هاي گياهي در حال انقراض شامل گونه‌هايي است كه بعلت بهره برداري ناصحيح در گذشته و حال نسل آنها تهديد شده و در حال انقراض است. گونهاي خوشخوراك و گون‌كتيرا، يونجه‌وحشي، چاودار كه در محلهاي بين‌مزارع مشاهده مي‌گردند، انواع‌گلابي وحشي، زالزالك، ارجنگ و بلوط از ديگر گونه‌هاي در حال انقراض مي‌باشند.

 ـ گونه هاي كمياب در شهرستان بوكان :

از گونه‌هاي كمياب در شهرستان بوكان بلوط، گلابي وحشي، كنگر وحشي، گل‌كاغذي و گون‌هاي خوش‌خوراك و گون كتيرا، پسته وحشي ( بنه )، بادام وحشي، زالزالك را مي‌توان ذكر كرد.

 

حيات وحش شهرستان بوكان :

ـ پستانداران :

شهرستان بوكان به لحاظ داشتن شرايط زيستگاهي مناسب درگذشته نه چندان دور محل زيست انواع پستانداران بوده است. ولي به علت شكار بي‌رويه و قتل عام حيات‌وحش در زمان ناامني و درگيريهاي منطقه جمعيت پستانداران بزرگ جثه بشدت آسيب ديده و اكنون به لحاظ شرايط طبيعي مناسب حدود 4 سال است كه مجدداً  قوچ و ميش‌ها در منطقه ظاهر شده و تحت حفاظت قرار مي‌گيرند ولي ديگر آثاري از بز و پازن وجود ندارد. گرازها ديگر ديده نمي‌شوند. آسيب وارده بر پيكر پستانداران در منطقه به حدي است كه بزودي قابل احياء و ترميم نخواهد بود.

 ـ پرندگان :

پرنده نادر ميش‌مرغ در دشت‌هاي سوتا و سه‌كانيان و در اين منطقه زيست مي‌كند و در تمام فصول سال ديده مي‌شود و مرحله حساس تخم‌گذاري را نيز در اين منطقه مي‌گذرانند و تعداد قابل توجهي از آن حدود 150قطعه در اين شهرستان هستند كه با توجه به موقعيت منطقه و افزايش جمعيت در چند سال اخير قابل ملاحظه مي‌باشد و از طرف محيط‌زيست كاملاً تحت‌حفاظت قرار دارد. پرندگان شكاري و لاشخورها و انواع پرندگان سبك‌بال، كبك‌معمولي و چيل در سطح شهرستان زيست مي‌نمايند ولي تعداد جمعيت وتنوع گونه‌اي پرندگان آبزي با مقايسه با پرندگان خشك‌زي كمتر بوده و پرندگان آبزي فقط در مسير رودخانه سيمينه‌رود و زرينه‌رود در محدوده اين شهرستان ديده مي‌شود.

 

ـ آبزيان :

رودخانه سيمينه‌رود در حوزه اين شهرستان مورد مطالعه كارشناسان محيط زيست واقع گرديده و از نظر موجودات زنده غني بوده و در چرخه حيات اين اكوسيستم آبي نقش مهمي را ايفا مي‌نمايند و به لحاظ اطاله كلام از شرح كليه موجودات زنده صرفنظركرده و فقط به ماهيان اشاره مي‌كنيم. از آبزيان مهمي كه در اقتصاد مردم منطقه نقش مهمي دارد ماهيان مي‌باشند. كه همه ساله با بهره‌برداري از پشت درياچه سد شهيد كاظمي و زرينه‌رود، و سيمينه‌رود (حوزه بوكان) از طريق اخذ پروانه انتفاعي صيد از ادارات محيط زيست ضمن تأمين نياز ساكنان روستاها و شهر مازاد آن به ديگر شهرها و يا استانهاي همجوار صادر مي‌شود. ولي بعلت حادث‌شدن بحران خشكسالي و پايين‌آمدن دبي‌آب رودخانه سيمينه‌رود و ورود فاضلاب‌هاي شهري و صنعتي آسيب جدي بر ماهيان رودخانه سيمينه‌رود بوجود آورده است. از ماهيان شناخته شده در حوزه اين شهرستان اسپله، كپور، سيم، سيم كپور، فيتوفاك، ماهي سفيد رودخانه‌اي، سياه‌ماهي، ماهي‌سياه‌كولي و سس ماهي و زردپر است.

 ـ خزندگان و دوزيستان :

خزندگان و دوزيستان در شهرستان بوكان در زيستگاه‌هاي آبي و خشكي زيست مي‌نمايند و نقش مهمي
را در زنجيره غذايي به عهده دارند. دوزيستان به عنوان طعمه و غذاي جانوراني چون مار و ... هستند و خود نيز با تغذيه از حشرات،  در كنترل آنها نقش دارند.

بر روي خزندگان‌ودوزيستان اين شهرستان مطالعات كافي صورت نگرفته است ولي آنچه مسلم است خزندگان‌ودوزيستان در زنجيره‌غذايي نقش مهمي را ايفا مي‌نمايند. براساس گزارشات موجود و مشاهدات بعمل آمده خزندگان دوزيستان شناسايي شده مار افقي (گرزه مار)، مارتكابي، مارافقي مارزنجاني، مارآتشي، مارسياه سوجه، ماركوتوله، مارآبي، يله مار، كورمار، وزغ معمولي، انواع قورباغه، لاك‌پشت‌ها و مارمولكها هستند.

 ـ بررسي عوامل انقراض گونه هاي جانوري در شهرستان بوكان :

عليرغم اينكه اجتماعات جانوري در طي هزاران سال بوسيله تهاجمات انسان كاهش يافته است اما آنچه مسلم است كاهش دامنه وسعت حيات‌وحش در بدو انقلاب و ناامني منطقه بوكان و استقرار گروهك‌ها و استفاده از اسلحه‌هاي مدرن در جهت نابودي و شكار بي‌رحمانه و تبديل زمين‌هاي مرتعي به زراعي و آلودگي آب‌ها و توسعه بي‌رويه شهري و صنعتي بيش از هرزمان ديگر بوده است و از مهمترين عوامل انقراض گونه‌هاي جانوري در اين شهرستان مي‌باشند.

 

ـ معرفي گونه‌هاي در حال انقراض در شهرستان بوكان :

از گونه‌هاي در حال انقراض كل‌وبز، قوچ‌وميش، گربه‌وحشي، شنگ (شنگ‌آبي)، خرس‌قهوه‌اي، خوك، وحشي(گراز)، خرگوش، ميش‌مرغ و ماهي اسپله را مي توان نام برد.

 بيش مرغ از گونه‌هاي خاص دشت‌هاي جنوب استان مي‌باشد

ـ معرفي گونه‌هاي جانوري خاص منطقه :

از گونه‌هاي جانوري منطقه مي‌توان به ميش‌مرغ اشاره كرد ولي اين گونه در شهرستان‌هاي همجوار نيز پراكندگي دارد و چون پرنده دورپروازي است. با احساس خطر و استرس ناچاراً منطقه را ترك و به محل‌هاي امن در زيستگاههاي ديگر پناه مي‌آورد لكن ذكر اين نقطه ضروري است كه به جز معدودي از جانوران كليه جانوران در اقصي نقاط استان و حداقل در شهرستان‌هاي همجوار مشاهده مي‌شوند.

 

شكارگاهها :

ـ معرفي گونه‌هاي گياهي موجود در شكارگاههاي شهرستان بوكان :

گونه‌هاي گياهي موجود در شكارگاهها به اختصار ذيلاً ارائه مي گردد :

بادام كوهي، نسترن وحشي، زالزالك، گلابي وحشي، انواع بلوط غرب، داغداغان، گز، پسته وحشي‌        (بنه)، انواع‌گون‌ها، انواع‌گنگر، انواع‌سلمه‌تره، ختمي، فرفيون، شيرين‌بيان، گزنه، پونه، كاكوتي، بداغ‌اوتي، كلاه‌ميرحسن، بومادران، گل‌گندم، غازآياقي، آويشن، ريواس، كلاه‌ميرحسن، شويد‌وحشي، ترشك، لاله، جگن، ني، سرخس، تربچه‌وحشي، بارهنگ، مرغ و ... .

 

 نمايي از گونه‌هاي گياهي شهرستان بوكان

 

ـ معرفي گونه‌هاي جانوري موجود در شكارگاههاي شهرستان بوكان :

مهمترين جانوران مهره‌دار شهرستان بوكان دوزيستان، خزندگان، پرندگان، ماهيان و پستانداران هستند.

گونه‌هاي دوزيستان و خزندگان و ماهيان در بخش‌هاي مربوطه اشاره شده است ولي گونه‌هاي پستانداران شامل:  قوچ‌وميش، خرس،گرگ، روباه، شغال، رودك، سمور، زرد بر و انواع جوندگان هستند.

 

انواع پرندگان تيز شامل :

 كبك، كبك‌چيل، عقابها، شاهين، بحري، بالابان، ليل، دليجه، انواع‌جغد، كركس‌مصري، دال، حواصيل‌ها، لك‌لك سفيد، غازخاكستري‌، اردك‌سرسبز، خوتكا، فيلوش، اردك‌ارده‌اي، آنقوت، غازپيشاني‌سفيد، قره‌غاز، كشيم‌ها، اكراس، كاكاتي‌ها، انواع پرستوهاي دريايي، سار، انواع داركوب، چنگر، سبكبالان و ميش‌مرغ مي‌باشد.

 

ـ مناطق مجاز و مناطق ممنوعه شكار و صيد در شهرستان بوكان :

در شهرستان بوكان منطقه ممنوعه شكار به ثبت نرسيده و كليه مناطق با رعايت قوانين و مقررات شكار و صيد براي شكار مجاز مي‌باشد.

 

ـ گونه آزاد براي شكار و صيد :

به جز حيات جانوري حمايت‌شده كليه گونه‌ها با رعايت مقررات شكاروصيد و اخذ مجوز از ادارات حفاظت محيط‌زيست براي شكارآزاد مي‌باشند. به حيوانات حمايت‌شده و گونه‌هاي آزاد در بخش استاني اشاره شده است.

 ـ تاريخ و ساعات مجاز شكار و صيد :

تاريخ و ساعات مجاز شكاروصيد در سطح استان بلكه فراتر از آن در سطح كشور همان بوده و در بخش استاني بدان اشاره شده است.

 

ـ امكانات شكارگاهها :

ـ ساختماني:

در شكارگاههاي شهرستان بوكان هيچگونه ساختماني براي شكارچيان تاكنون از سوي هيچ ارگاني منظور نگرديده است. ساختمان اداره حفاظت محيط‌زيست بوكان براي بازديد و شناسايي كليه رويدادها كه منجر به دگرگوني و آلودگي محيط‌زيست مي‌گردد و همچنين جهت اجراي قوانين‌ومقررات حفاظت و بهسازي محيط زيست و شكار و صيد و تهيه آمار وحوش و شناخت گدار و ... بنا شده است.

  

ـ پرسنلي:

اداره حفاظت محيط زيست بوكان با كارشناسان و پرسنل اجرايي در اختيار، برابر رديف‌هاي پستي مصوب در جهت اجراي قوانين و مقررات مربوط به محيط‌زيست و ساير امورات محوله براساس اهداف سازماني انجام وظيفه مي‌نمايند.

 

ـ عوامل تهديد كننده گونه‌هاي گياهي و جانوري شهرستان بوكان :

ازبين‌رفتن پوشش‌گياهي و تخريب مراتع و تبديل به زمين‌هاي زراعتي و محدودشدن زيستگاهها و شكار بي‌رويه با اسلحه‌هاي مدرن واسلحه‌هاي شكاري متعدد و توسعه شهري و افزايش جمعيت بدون ملاحظات زيست‌محيطي و تعداد بيش از حددام و استفاده بي‌رويه از مراتع توسط افراد سودجو و فرصت‌طلب و عدم برخورد قاطع با اين افراد ضمن تهديد گونه‌هاي گياهي به تبع آن حيات جانوري را نيز مورد تهديد قرار مي‌دهد.

 

آلاينده ها :

ـ منابع انساني آلاينده و تخريب محيط زيست در شهرستان بوكان :

ـ فاضلاب ها :

در شهرستان بوكان هيچگونه تصفيه فاضلاب وجود نداشته و فاضلاب‌شهري، صنعتي‌و كشاورزي مستقيماً بدون‌تصفيه و بصورت خام وارد رودخانه سيمينه‌رود مي‌گردد و در پايين‌دست شهر از روستاي علي‌آباد براي مصارف كشاورزي استفاده مي‌گردد. عليرغم اينكه امروزه در كليه كشورهاي دنيا استفاده از منابع آبي براي آبياري مناطق كشاورزي و در پي آن برداشت فرآورده‌ها و محصولات بيشتر و مرغوبتر امري اجتناب‌ناپذير و روش‌اساسي، مؤثر و علمي به حساب مي‌آيد و از طرفي كشاورزي تنها راه امرار معاش مردم آن منطقه است، مي‌توان از فاضلاب‌هاي شهري به عنوان يكي از منابع مهم آبياري و همچنين كود‌دهي و باروري زمين كه از ديرباز طالب و متقاضي زيادي داشته و خصوصاً كه در گذشته نيز استفاده از آنها در مزارع امري كاملاً طبيعي و مردم‌پسند بوده است استفاده كرد. ولي باتوجه به‌اينكه فاضلاب صنعتي نيز به رودخانه تخليه مي‌گردد و مسلماً از كيفيت آنها براي استفاده در امر كشاورزي كاسته مي‌شود و اثرات سوء آن در زنجيره غذايي و آلودگي خاك در نظر گرفته نمي‌شود. در چندين ساله اخير به لحاظ پديده خشكسالي و ريزش فاضلاب به رودخانه ضمن به مخاطره‌انداختن حيات آبزيان و جانوران مرتبط با رودخانه موجب مرگ‌ومير ماهيان نيزگرديده است.

 

ـ زباله ها :

زباله‌هاي شهري، تجاري و صنعتي در آلوده‌كردن آب و خاك مؤثر مي‌باشند. شهرستان بوكان فاقد نظام مدرن جمع‌آوري و دفن‌بهداشتي زباله‌هاست و روستاها نيز به همين منوال مي‌باشند. افزايش‌جمعيت، توسعه‌صنايع، پيشرفت‌هاي‌جديدفن‌آوري، توسعه‌شهرنشيني‌وتغييرات ايجاد شده در الگوهاي مصرفي از جمله مسائلي هستند كه بحرانهاي عظيمي در رابطه با جمع‌آوري و دفع مواد زايد بوجود آورده‌اند.

دفن بهداشتي زباله عنوان يكي از گزينه‌هاي مقبول و منطقي در بسياري از شهرهاي جهان مورد استفاده قرار مي‌گيرد ولي متأسفانه در شهر بوكان زباله‌ها با كاميون‌هاي روباز در دره‌اي واقع در كيلومتر5جاده برهان، تخليه شده و به علت قرارگرفتن در حريم محل زيست پرنده نادر ميش‌مرغ و پراكنده‌شدن مواد‌پلاستيكي در زيستگاه زندگي اين حيوان را به مخاطره انداخته است. افزون برآن جمع شدن كاكايي‌ها و حضور اين پرندگان در زيستگاه جوجه‌هاي ميش‌مرغ را نيز تهديد مي‌نمايند.

 

ـ منابع طبيعي آلاينده و تخريب محيط زيست در شهرستان بوكان :

ـ سيل :

ذوب‌شدن سريع برف، بارش باران بصورت رگبار، بارندگي شديد ياكم و نيز طولاني مدت باعث مي‌شود كه جريان آب‌رودها افزايش يابد و سيل خطرناكي را بوجود آورد. با توجه به نوع و مقدار بارندگي قابل توجه در فصل بهار در شهرستان بوكان گاهاً سيل خساراتي را به بار مي‌آورد. و ساكنين حوزه سيمينه‌رود نقش اساسي در طغيان رودخانه و تشكيل سيل را دارند چرا كه با چراي بي‌رويه و بوته‌كني و از بين بردن پوشش گياهي موجبات تشكيل سيلابها را فراهم مي‌نمايند: ممكن است سيل به عنوان حوادث طبيعي موجب بهبود زندگي ساكنين منطقه شود بطوريكه مي‌دانيم بهترين زمين‌هاي كشاورزي زمين‌هايي هستند كه داراي رسوبات سيلابي رودخانه‌ها هستند.

 

ـ زلزله :

زلزله يا زمين لرزه را مي‌توان بعنوان تكانهاي ناشي از عوامل طبيعي زمين تعريف كرد. در بعضي موارد زلزله‌ها خفيف هستند و خساراتي به بار نمي‌آورند ولي در موارد ديگر از شدت فوق العاده‌اي برخوردار هستند كه طي آن انرژي فوق العاده‌اي آزاد مي‌شود ودر اين حالت خسارات فراواني را باعث مي‌شوند. نقشه سيسموتكتونيك نشان‌دهنده فعاليتهاي زلزله‌خيزي درحواشي كوههاي زاگرس و البرز است كه شهرستان بوكان نيز در حواشي اين گسل قرارگرفته است.

 

ـ آتش‌سوزي :

آتش‌سوزي از پديده‌هايي است كه در اثر بي‌مبالاتي انسانها رخ مي‌دهد. و در اذهان عمومي خوشايند نيست ولي تعدادي از اكولوژيست‌ها معتقدند كه آتش‌سوزي رل بسيار مهمي در اكوسيستم بازي مي‌كند. و آن را جزء آب‌وهواي منطقه محسوب مي‌دارند و بعنوان يك پديده اتفاقي درنظر نمي‌گيرند اگر از آتش درست استفاده شود مي‌تواند بعنوان يك وسيله مفيد و مناسب، حتي براي بازي به انسان خدمت نمايد.

 

ـ رانش زمين :

رانش زمين در اثر عوامل تخريبي و تجمع آب در سطح زيرين غيرقابل نفوذ و سنگيني برروي قطعه سوار شده رخ مي‌دهد. در شهرستان بوكان در مسير جاده برهان و جاده بوكان به ربط رانش زمين مشاهده مي‌گردد. يكي از عوامل رانش زمين احداث جاده‌هاي روستايي و عشايري و نظامي و استقرار روستاها بر دامنه‌ها بوده كه يك عامل خطر محسوب مي‌گردد.

سيل گاهاً در فصل بهار خساراتي را به بار مي‌آورد

 

 ـ هتلها و مسافرخانه ها و بيمارستانها و آلودگي زيست محيطي ناشي از آنها :

ـ آلودگي ناشي از فاضلاب :

فاضلاب هتلها، مسافرخانه‌ها و بيمارستانها در شهرستان بوكان كه عمدتاً در كنار و نزديكي رودخانه سيمينه‌رود فعاليت مي‌نمايند و فاضلاب آنها بدون تصفيه مؤثر همراه با ساير فاضلابهاي توليد شده در شهر به سيمينه‌رود تخليه مي‌گردد.

براساس مطالعات بعمل‌آمده توسط سازمان حفاظت محيط‌زيست نقطه بحراني رودخانه سيمينه‌رود در اين محل مي‌باشد. بيشترين آلودگي در شهر بوكان آلودگي از نوع فاضلابي بوده كه در حاشيه رودخانه با منظره زشت و نامطلوب و ايجاد بوي تعفن و ... فراهم آورده و اكوسيستم رودخانه از حالت طبيعي خود خارج شده است.

 ـ آلودگي‌هاي ناشي از زباله:

زباله‌هاي هتل‌ها و مسافرخانه‌ها از نظر كيفيت و كميت با زباله‌هاي بيمارستاني و مراكز درماني كاملاً متفاوت است و نحوه دفع آنها ازمهمترين مسائل زيست محيطي در هر ناحيه بشمار مي‌رود. بدنبال رشد و ازدياد جمعيت مراكز درماني و بيمارستانها و به تبع آنها زباله‌هاي بيمارستاني افزايش چشمگيري داشته و نتايج بررسي‌ها نشان‌دهنده اين واقعيت است كه نحوه بازيافت و مديريت جمع‌آوري و انتقال در آنها اصولي و بهداشتي نبوده و با نواقصات زيادي همراه است كه اين امر موجب گرديده كه سلامتي و بهزيستي جامعه اعم از مناطق شهري و روستايي را با خطر جدي مواجه نمايد.

بوکان

علمای بزرگ و نامدار بوکان

1- علامه فزلجی

2- استاد ملامحمد حسن وجدی قزلجی

3- حاجی ملا عبدالله ولزی

4- حاجی ملا شفیع انباری

5- ملا عصام الدین شفیعی

6- سید حسین طاهر بوغه ای

7- ملا عبدالحمید عبقری

8- ملا عبدالکریم شهریکندی

9- ملا ابوبکر شفیعی

10- شیخ محسن قاضی مکری

11- ملا احمد ربانی

12- ملا علی ربانی

13- ملا علی ولزی

14- ملا سید کریم باغچه

15- شیخ حسن شیخی

16- ملا عبدالهادی افخم زاده

1۷- ملا محمد رئیس

مسجد حمامیان

این مسجد قبل از جنگ جهانی اول در سال 1328 هجری بنا شده است. مؤسس آن مرحوم آقای ایلخانی زاده و معمار آن نیز شادروان معمار باشی مراغه ای بوده است.

مسجد جامع بوکان

تاریخ تأسیس مسجد جامع بوکان سال 1310 هجری و معمار آن مرحوم استاد علی اصفهانی بوده است.هنوز اشخاص سالخورده و مسن در این شهر وجود دارند که در زمان جوانی به عنوان کارگر در موقع ساختن مسجد در آنجا مشغول به کار بوده اند و دستمزد روزانه آنان کمتر از یک ریال بوده است.چند سال پیش این مسجد بازسازی شد.

 

قلعه سردار

این قلعه در وسط شهر و بر روی تپه مرتفعی بنا شده ارتفاع آن حدود پنجاه متر و جمعاً مساحتی نزدیک به یک هکتار زمین را اشغال کرده است. اکنون آثار آن به کلی از بین رفته است.

 

حوض بوکان

منبع اصلی آب حوض بوکان و حومه آن از داخل کوه ناله شکینه است که در طرف شرقی بوکان قرار دارد و ناظر بر شهر می باشد.

 

 

آثار باستانی بوکان

1- تپه تابانی در قریه احمد آباد بهی محال فیض الله بیگی مربوط به دوره پارتی و ساسانی

2- تپه آسیاب کهنه قریه احمد آباد بهی محال فیض الله بیگی مربوط به اقوام هزاره اول قبل از میلاد

3- تپه کلک آبی در قریه باغچه بهی محال فیض الله بیگی مربوط به اقوام هزاره اول قبل از میلاد

4- تپه سیخان کوچک در قریه ساریقامیش بهی محال فیض الله بیگی مربوط به اقوام هزاره اول قبل از میلاد

5- تپه سیخان بزرگ در قریه باغچه بهی محال فیض الله بیگی مربوط به اقوام هزاره اول قبل از میلاد

6- تپه موچه در قریه تکان تپه بهی محال فیض الله بیگی مربوط به اقوام هزاره اول قبل از میلاد

7- تپه کلتپه در قریه کلتپه بوکان مربوط به اقوام هزاره اول قبل از میلاد

8- قلعه تپی در قریه تپی مربوط به دوره نیریزد و هزاره و پانصد سال قبل از میلاد

9- تپه قره کند در قریه قره کند محال آختاچی مربوط به هزاره اول قبل از میلاد

11- تپه روژ بیانی در قریه عزیز کند مربوط به دوره برنز قبل از میلاد

12- تپه دار بسر در قریه داربسر در محال آختاچی مربوط به دوره اشکانیان

13- زمینهای جره واقع در قریه شیخلر محال آختاچی مربوط به دوره اشکانیان و ساسانی

14- گردی خلیسکه واقع در قریه سراب محال بهی مربوط به دوران اقوام پالئولیتک

15- تپه گرده خزینه در قریه سراب بهی مربوط به دوران کالگوتیک

16- تپه گرده شین در قریه سراب بهی مربوط به اقوام دوران کالگوتیک

17- تپه آشی در قریه قره موسالو بهی مربوط به اقوام برنزقبل از اسلام

18- گوکتپه در قریه گوکتپه بهی مربوط به نیمه دوم هزاره اول قبل از میلاد

19- تپه گرده شین در قریه رحیم خان محال بهی مربوط به دوره برنز قبل از میلاد

20- تپه محمود در قریه ارمنی بلاغی بهی مربوط به اقوام اواخر دوره نئولتیک

21- گرد عثمان قلعه در قلعه در قریه ساریقامیش بهی مربوط به هزاره اول قبل از میلاد

22- تپه کانی کوزه له در قریه کانی کوزه له بهی مربوط به دوره کالکوتیک قبل از میلاد

23- قلعه در قریه ناچیت بوکان مربوط به دوره برنز قبل از میلاد

24- تپه مقصود در قریه ملالر بوکان مربوط به دوره کالگوتیک

25- تپه عبدالله تپی سی در قریه عبدالله تپی سی مربوط به دوره برنز قبل از میلاد

26-تپه گرده مالان در قریه کهنه ملالر مربوط به هزاره اول قبل از میلاد

27- تپه گرد عربلو در قریه علی کند مربوط به هزاره اول قبل از میلاد

28- تپه سردار آباد در قریه سردرآباد مربوط به اقوام پارتی و ساسانی قبل از میلاد

30- قلعه سردار بوکان در بوکان

 

نقاط تاریخی و دیدنی بوکان

1-      غار قریه قلعه چی نزدیک بوکان

2-      غار کول آباد مابین بوکان و میاندوآب

3-      غار مکری قرآن در روستای خراسانه

4-      غارکونه کوتر در قریه ینگیجه بوکان

5-      غار کونه کوتر در قریه سهولان

6-      ایوان سنگی قریه آغجیوان بهی

7-      قلعه سنگی قریه سماقان بهی فرهاد تراش دارای نه اطاق سنگی

8-      جلگه سردرآباد

9-      حوض بزرگ آب و استخر دیدنی بوکان

10- مسجد جامع بوکان

11- مسجد جامع قریه حمامیان

12- اطاقهای سنگی قریه بی بی کند

13- پارک ساحلی بوکان

14- پارک کوی محمدیه( معرف به پارک حسن زیرک)

 

 

اولین مدرسه در بوکان

اولین مدرسه در بوکان در سال 1307 شمسی تأسیس گردید و اولین مدیرآن آقای مهدی شیبانی اهل تبریز و اولین معلم مرحوم شیخ حسن کاظمی اهل بوکان بودند.

 

مجلات و روزنامه های بوکان

مجله هه لا له(الاله) که مجله ای ادبی، سیاسی بود به زبان کُردی اولین شماره آن در21ماه مارس سال1946(برابر با ره شه مه ی 1324) منتشر گردید.در حال حاضر تنها نشريه مخصوص شهرستان بوكان به نام پيام بوكان در دانشگاه يزد به مديرمسئولي حامد قدرتي و سردبيري يك شهروند يزدي به نام مسعود دل افكار منتشر مي شود.تا كنون 22 شماره از اين نشريه منتشر شده است.

 

هلال احمر بوکان

جمعیت شیر و خورشید سرخ بوکان در شهریور ماه سال 1328 شمسی در بوکان تشکیل گردید.

 

اولین درمانگاه در بوکان

اولین درمانگاه بوکان در سال 1326 در سمت جنوبی این شهر ساخته شد. اولین دکتر و جراح مرد آن دکتر فریدریش آلمانی بودند که به همیاری خانمش به مداوا و معالجه بیماران می پرداختند.

 

کوههای نسبتاً مرتفع بوکان

1- کوه برده زرد

2- کوه نعل شکین(ناله شکینه)

3- کیوه قووچ

4- کیوه دریژ

 

ارتفاع کوههای مشهور بوکان

1- ته رقه 2670متر

2- به رده زه رد 2180متر

3- ناله شکینه1760متر

 

 
 له باری حه سن زیرک

حه‌سه‌ن زیره‌ک، ئه‌و ده‌نگه‌ی مردن و کۆن بوونی بۆ نییه‌ ما موستا حسن زيرك

33 ساڵ له‌مه‌وبه‌ر، رۆژی 5ی پووشپه‌ڕی ساڵی 1351ی هه‌تاوی، هونه‌رمه‌ندی گه‌وره‌ی کورد، له‌ نێو خه‌م و په‌ژاره‌ی ئه‌ویندارانی ده‌نگه‌که‌یدا و له‌ نێو ماته‌می دڵسۆزانی گۆرانی کوردیدا، له‌ شاری بۆکان چاوی به‌ یه‌گجاری له‌ سه‌ر یه‌ک دانا و دڵی پڕ له‌ تاسه‌ و ئه‌وینی هیوا و هومێدی له‌ لێدان که‌وت .

ئه‌و هونه‌رمه‌نده‌ خۆشه‌ویسته‌ گۆرانی بێژی گه‌وره‌ی کورد حه‌سه‌ن زیره‌ک بوو. حه‌سه‌ن زیره‌ک ئه‌وه‌ کورده‌ ساکار و خاوه‌ن به‌ به‌هره‌ییه‌یه‌ که‌ به‌ درێژای ته‌مه‌نی خۆی له‌ گه‌ڵ گۆرانی کوردی ژیا و چریکه‌ به‌سۆز و هه‌ست بزوێنه‌که‌ی تا خامۆش بوونی چرای ته‌مه‌نی، خامۆش نه‌بوو. هونه‌رمه‌ندێک که‌ ژیانی پڕ له‌ مه‌ینه‌تی خۆی بۆ بووژانه‌وه‌ی گۆرانی کوردی ته‌رخان کرد و گیانێکی تازه‌ی وه‌به‌ر گۆرانی کوردی نا .

موکور یان هه‌میشه‌ زێد و مه‌وته‌نی شاعیران و هونه‌رمه‌ندانی گه‌وره‌ بووه. حه‌سه‌ن زیره‌کیش له‌و مه‌ڵبه‌نده‌ چاوی به‌ جیهان پشکوتووه‌. له‌ ساڵی 1300ی هه‌تاوی واته‌ 84 ساڵ له‌مه‌وپێش له‌ دایک بووه‌ .

دیاره‌ شوێنی له‌ دایکبوونی زۆر روونی نییه‌، هێندێک له‌و که‌سانه‌ی که‌ ئاگایان له‌ ڕابردووی ناوبراو هه‌یه‌ ده‌ڵێن له‌ بۆکان له‌ دایک بووه و زۆر که‌سیش له‌وانه‌ی که‌ له‌ نزیکه‌وه‌ دیناسن، گوندی "هه‌رمێله" که‌ له‌ نێوان شاری سه‌قز و بۆکان هه‌ڵکه‌وتووه‌ به‌ شوێنی له‌ دایکبوونی ده‌زانن. باوکی ناوی عه‌بدوڵا و دایکی ئامینی ناو بووه‌. باوکی له‌ لای خانان ئاغای گوندی هه‌رمێله‌ کاری کردووه‌، له‌ به‌ر لێهاتووی به‌ زیرک ناوی ده‌رکردووه‌. ناوبراو جگه‌ له‌ حه‌سه‌ن دوو کوڕی دیکه‌ی به‌ ناوه‌کانی حسێن و مینه‌ هه‌بووه‌. حه‌سه‌ن منداڵ ده‌بێ که‌ باوکی ده‌مرێ. به دوای مردنی باوکیدا بنه‌ماڵه‌که‌یان له‌ دێ بار ده‌کا و ده‌چنه‌ شاری سه‌قز. پاشان دایکی حه‌سه‌ن شوو ده‌کاته‌وه‌ و حه‌سه‌ن زیاتر نازی لێ ده‌شێوێ. له‌ ته‌مه‌نی 12 ساڵی را ده‌گه‌ڕێته‌وه‌ هه‌رمێله‌ و له‌ لای خانان ئاغای ئه‌و دێیه‌ به‌ کارکه‌ر داده‌مه‌زرێته‌وه‌ .

هه‌ر له‌و ته‌مه‌نه‌دا ده‌نگه‌ خۆشه‌که‌ی سه‌رنجی خه‌ڵکی ئه‌و دێیه‌ بۆ لای خۆی راده‌کێشێ و هه‌موو هه‌وڵی ئه‌ویان ده‌بێ حه‌سه‌ن له‌ ده‌نگه‌ خۆشه‌که‌ی بێ به‌شیان نه‌کا. که‌ خانان ده‌بینێ حه‌سه‌ن ده‌نگی ئاوا خۆشه‌، هه‌ر چه‌ند مه‌یته‌ریشی بووه‌، ئه‌مجار پتر به‌ حه‌سه‌ن ڕاده‌گا و ڕێگا ده‌دا زیره‌ک بێته‌ دیوه‌خا و به‌ گۆرانییه‌کانی کۆڕی میوانانی خان بڕازێنێته‌وه‌. له‌و لاشه‌وه‌ حه‌سه‌نی مێرمنداڵ و ده‌نگ خۆش بۆ شه‌و داوه‌ت و ڕه‌شبه‌ڵه‌کی کوڕان و کچانی دێ، خۆ ده‌کوتێ و به‌زمی شه‌وانه‌یان خۆش ده‌کا .

دوای ساڵێک هه‌رمێله‌ و لای خانان به‌ جێ دێڵێ و روو ده‌کاته‌ شاره‌کان، به‌ شاگرد که‌بابچیه‌تی و ورده‌ کاری دیکه‌ ژیان ده‌باته‌ سه‌رێ. ساڵی 1320 دیسان دێته‌وه‌ هه‌رمێله‌ و وه‌ک تفه‌نگچی له‌ ماڵی خانان داده‌مه‌رزێ، پاشان له‌ گه‌ڵ ناوبراو تێکده‌چێ و واز له‌ تفه‌نگچیه‌تی و ئازار و ئه‌زیه‌تی خه‌ڵک له‌ پێناو ئاغادا دێنێ، ده‌چێته‌ سه‌قز و ده‌بێته‌ شاگرد شۆفیری مینه‌ خانی ئه‌رده‌ڵان و له‌ نێوان سه‌قز و بانه‌دا ده‌ست به‌ کار ده‌کا .

ڕۆژێک له‌ ڕۆژان کوڕه‌ جه‌حێڵه‌یه‌کی گوندی قوڕه‌ده‌رێ به‌ ناوی مه‌حموود نارنج، ده‌که‌وێته‌ به‌ر ماشێنه‌که‌ی و ده‌کوژرێ. له‌و ترسانه‌ سه‌ری خۆی هه‌ڵده‌گرێ و یاڵ به‌ یاڵ، گوند به‌ گوند و شار به‌ شار ده‌گه‌ڕێ تا   له‌ وڵاتی عێراق ده‌گرسێته‌وه‌. به‌ره‌ به‌ره‌ ده‌گاته‌ شاری به‌غدا و له‌وێ به‌ هۆی چه‌ند که‌سێک له‌ میوانخانه‌ی "شومال الکه‌بیر" داده‌مه‌زرێ. ئاشرایه‌ که‌ هه‌ستی هونه‌ری و ده‌نگخۆشییه‌که‌ی لێره‌شدا له‌ سینگ و گه‌روویدا به‌ند نابێ، که‌ ئه‌و به‌هره‌ هونه‌رییه‌ و ئه‌و چریکه‌ به‌ جۆشه‌ی تێدا به‌دی ده‌کرێ، ناسیاوانی ساڵی 1332ی هه‌تاوی ده‌یبه‌نه‌ به‌شی کوردی رادیۆ به‌غدا، به‌م جۆره‌ مه‌یدانێکی باش بۆ خۆ نواندنی گۆرانیبێژی لاو په‌یدا ده‌بێ و ئه‌مجار ده‌نگی زیره‌ک به‌ سه‌ر شه‌پۆله‌ رادیۆییه‌کاندا سنووره‌کان ده‌بڕێ .

حه‌سه‌ن زیره‌ک له‌ ماوه‌ی مانه‌وه‌ی له‌ به‌غدا ده‌یان گۆرانی تۆمار ده‌کا، ئه‌م گۆرانییانه‌ ناو و ئاوازه‌ی زیره‌ک به‌ کوردستاندا بڵاو ده‌که‌نه‌وه‌ و ده‌یکه‌نه‌ ناسیاو و خۆشه‌ویستی گه‌له‌که‌ی. زیره‌کی گۆرانیبێژ له‌ ماوه‌ی نزیک به‌ ده‌ساڵ مانه‌وه‌ له‌ عێراقدا ده‌بێته‌ دۆست و ئاشنای زۆر هونه‌رمه‌ند و گۆرانیبێژی به‌ناوبانگی کورد، له‌ ئه‌زموون و ڕێنوێنییه‌کانیان که‌ڵک وه‌رده‌گرێ و سرنجیان بۆ لای مایه‌ به‌هره‌ هونه‌رییه‌ که‌م وێنه‌که‌ی خۆی ڕاده‌کێشێ .

پاش سه‌رکه‌وتنی شۆڕشی 1339ی هه‌تاوی ناچار ده‌بێ بگه‌ڕێته‌وه‌ بۆ ئێران. هۆی ناچارییه‌که‌شی ئه‌وه‌ بوو که‌ گۆرانی بۆ جێژی هاتنه‌ سه‌ر ته‌ختی مه‌له‌ک فه‌یسه‌ڵی دووهه‌م کوتبوو. له‌ ئێران توانی خۆی بگه‌یه‌نێته‌ ڕادیۆی شاره‌کانی تاران، کرماشان و ته‌ورێز و له‌وێوه‌ ده‌نگ و گۆرانییه‌کانی به‌ گوێی ئۆگرانی ده‌نگه‌که‌ی بگه‌یه‌نێ. هه‌ر له‌و ساڵانه‌دا له‌ ڕادیۆی تاران له‌گه‌ڵ مێدیا زه‌ندی ده‌بێته‌ ناسیا و پێکه‌وه‌ ژیانی هاوبه‌ش پێک دێنن که‌ ئاکامی ئه‌و ژیانه‌ دوو منداڵ به‌ ناوه‌کانی ساکار و ئاره‌زوو ده‌بێ. ساڵی 1347ی هه‌تاوی حه‌سه‌ن زیره‌ک ماڵه‌که‌ی دێنێته‌ شاری بانه‌ و له‌وێ له‌ کانی مه‌لا ئه‌حمه‌د چایخانه‌یه‌ک داده‌مه‌زرێنێ، دیاره‌ شان به‌ شانی ئه‌وه‌ کاره‌ش له‌ گۆرانی کوتن و کاری هونه‌ری ناوه‌ستێ و له‌ به‌زم و شادی خه‌ڵکدا به‌شداری ده‌کا و به‌ بۆنه‌ی جۆراوجۆره‌وه‌ گۆرانی تۆمار ده‌کا. پاشان ده‌چێته‌ شاری مه‌هاباد و له‌ دواکاته‌کانی ژیانیشیدا ده‌چێته‌ شاری شنۆیه‌. له‌ شاری شنۆ به‌ کار و کاسپی ژیان تێپه‌ڕ ده‌کا .

حه‌سه‌ن زیره‌ک پێی وایه‌ کورد بوون گیر و گرفتی سه‌ر ڕێگای هونه‌ره‌که‌یه‌تی بۆیه‌ بۆ خۆی له‌و باره‌یه‌وه‌ ده‌ڵێ: "نا پێم خۆشه‌ کاسپی لێ ده‌که‌م، چونکه‌ هونه‌ر له‌ نێو کورددا قه‌دری نه‌ما، هونه‌ر بۆ من به‌هره‌یه‌کی نه‌دا، هونه‌ر بۆ من کارێکی نه‌کرد که‌ به‌ شوێندیدا بچم. چونکه‌ کوردم و به‌ زمانی کوردی قسه‌ ده‌که‌م ."

له‌ ژیانی حه‌سه‌ن زیره‌کدا چه‌ند خاڵێک به‌ دی ده‌کرێن که‌ به‌داخه‌وه‌ وه‌ک خاڵێکی کز به‌ ڕابردووی ناوبراوه‌وه‌ دیارن، حه‌سه‌ن زیره‌ک هاتووه‌ هه‌ڵبه‌ستی "نه‌ورۆز"ی پێره‌مێردی که‌ له‌ ڕاستی دا وه‌ک یه‌کێک له‌ سرووده‌ میلله‌کانی کورد چاوی لێ ده‌کرێ، به‌ خاتری پێ هه‌ڵگون به‌ شای جینایه‌تکاری ئێران، ده‌ستکاری کردووه‌. هه‌روه‌ها ناوبراو به‌ تاریفی 21ی ئازه‌ردا چووه‌ته‌ خوار، واته‌ به‌و ڕۆژیدا هه‌ڵکوتووه‌ که‌ ڕژێمی شا کۆتایی به‌ ته‌مه‌نی هه‌ردوو حکومه‌تی میللی ئازه‌ربایجان و کوردستان هێنا .

دیاره‌ به‌ دڵنیایه‌وه‌ ده‌توانین بڵێین که‌ حه‌سه‌ن زیره‌ک گه‌ل و نیشتمانی خۆی خۆش ویستووه‌. ئه‌وه‌ خۆشه‌ویستیه‌ی جگه‌ له‌ خزمه‌ت به‌ گۆرانی کوردی، له‌ زۆر گۆرانیشدا بۆ وێنه‌ له‌ لای لایه‌که‌یدا به‌دی ده‌کرێ. به‌ڵام وا دیاره‌ گێره‌ و کێشه‌ی ژیان و فشاری ساواکی شا، ناچاری کردووه‌ لاوازی نیشان بدا و تووشی ئه‌م جۆره‌ گۆرانیانه‌ بێ. هۆیه‌کی دیکه‌ی ئه‌و لاوازی نیشاندانه‌ ئه‌وه‌ بووه‌، که‌ زیره‌ک مرۆڤێکی نه‌خوێنده‌وار و ساویلکه‌ بووه‌ و له‌ باری تێگه‌یشتنی کۆمه‌ڵایه‌تیی و سیاسیه‌وه‌ له‌و پله‌یه‌دا نه‌بووه‌ له‌م جۆره‌ هه‌ڵانه‌ خۆی ببوێرێ .

ئێستا زیره‌ک نه‌ماوه‌ به‌ڵام ده‌بێ بۆ هه‌موو هونه‌رمه‌ندێک ئه‌وه‌ کرده‌وه‌ی زیره‌ک ببێته‌ ئه‌زموون. هونه‌ر مه‌ندانی کورد، هه‌ر ئه‌ندازه‌ له‌ ڕژیمه‌ دژ به‌ کورد و دیکتاتۆره‌کان دووری بکه‌ن، خۆیان له‌ گه‌له‌که‌یان نزیکتر ده‌که‌نه‌وه‌. هه‌رچه‌نده‌ ئه‌وه‌ دوور کردنه‌وه‌یه‌ نرخی قورس و گرانی ده‌وێ. ده‌ڵێن پاش مرددوان ڕه‌حمه‌ت باشه‌. بۆ ئه‌وه‌ی ئه‌وه‌ که‌مته‌رخه‌مییه‌ی زیره‌ک له‌ سه‌ر دڵمان نه‌بێته‌ گرێ، بۆ ئه‌وه‌ی دڵنیا بین که‌ زیره‌ک کوردستانی هه‌ر خۆش ویستووه‌. با بڕوانینه‌ چه‌ند دێڕ له‌ هۆنراوی لایه‌ لایه‌که‌ی :

رۆڵه‌ کوردستان چاوی له‌ ڕێته‌

نیشمان هیوای دواڕۆژی پێته‌

ڕۆڵه‌ تۆش وه‌ک من داده‌ی ناڵه‌ت بێ

له‌ جه‌وری فه‌لک تۆش سکاڵات بێ

ڕۆڵه‌ تۆ پاکی له‌ ده‌رگای یه‌زدان

با ڕزگاری بکا خاکی کوردستان

به‌ ڕاشکاوی ده‌توانین بڵێین که‌ حه‌سه‌ن زیره‌ک، چ ئه‌وه‌ کاته‌ی که‌ زیندووه‌ بووه‌ و چ ئێستا که‌ نزیک به‌ 33 ساڵ به‌سه‌ر مه‌رگیدا تێده‌په‌ڕێ، له‌ نێو هه‌موو به‌شه‌کانی کۆمه‌ڵی کورده‌واریدا خۆشه‌ویست بووه‌ و خۆشه‌ویست ماوه‌ته‌وه‌. یه‌که‌م هۆ بۆ ئه‌وه‌ ڕاستییه‌ ئه‌وه‌یه‌ که‌ حه‌سه‌ن زیره‌ک خاوه‌نی ده‌نگی خۆش و که‌م وێنه‌ بووه‌، دیاره‌ ناکرێ پێوانه‌ی تایبه‌تی بۆ ده‌نگخۆشی په‌یدا بکه‌ین، چوونکه‌ تا ڕاده‌یه‌کی زۆر خۆش یان ناخۆش بوونی ده‌نگێک به‌ستراوه‌ته‌وه‌ به‌ سه‌لیقه‌ و زه‌وقی گوێگر، به‌و حاڵه‌ش ده‌نگی حه‌سه‌نزیره‌ک له‌ نێو سه‌لیقه‌ جۆربه‌جۆره‌کاندا هه‌ر وه‌ک ده‌نگێکی خۆش و دڵگیر وه‌رگیراوه‌. جگه‌ له‌مه‌ش زیره‌ک شاڕه‌زاییه‌کی تایبه‌تی له‌ گوتنی گۆرانییه‌ جۆربه‌جۆره‌کاندا هه‌بووه‌. جاری وایه‌ گۆرانیه‌ک ده‌ڵێ که‌ سێ هه‌وای تێدایه‌، به‌ هاسانی هه‌واکان ده‌گۆڕێ و دێته‌وه‌ سه‌ر هه‌مان هه‌وای هه‌وه‌ڵی وه‌ک (نازداری بێ به‌هانه‌) کاتێک حه‌سه‌ن ده‌نگ هه‌ڵدێنێ و تێهه‌ڵده‌کاتێ، ده‌نگێکی به‌جۆش و له‌ دڵان خۆش پڕ به‌ گه‌روو له‌ سینگیه‌وه‌ هه‌ڵده‌ستێ و شه‌پۆله‌کانی هه‌وا ده‌بڕێ. وشه‌کان گیان ده‌گرن و مانای ڕاسته‌قینه‌وه‌ خۆیان به‌ ده‌سته‌وه‌ ده‌ده‌ن. هه‌ستێکی ده‌روونی چ شاد و چ خه‌مین که‌ پاڵی به‌ گۆرانیبێژه‌وه‌ ناوه‌ چریکه‌ی بێ و بۆ گوێگر به‌ هاسانی ده‌ناسرێته‌وه‌. ئه‌وه‌ش نیشانه‌ی ڕه‌سه‌نایه‌تی هونه‌رمه‌ند و به‌هره‌ هونه‌ریه‌که‌یه‌تی، گۆرانیبێژ ئه‌گه‌ر خۆش و شادی له‌ دڵیدا په‌نگ نه‌خواته‌وه‌ ناتوانێ گۆرانییه‌کی شاد پێشکه‌ش بکات و ئه‌گه‌ر ئۆف و ژان جه‌رگ و هه‌ناوی ئه‌نج ئه‌نج نه‌کردبێ، ناتوانێ گۆرانییه‌کی سه‌رکه‌وتووی غه‌مگین بڵێ. هونه‌رمه‌ند ئه‌گه‌ر به‌ پێچه‌وانه‌ی باره‌ ده‌روونیه‌که‌ی بجوڵێته‌وه‌ ئه‌وه‌ له‌گه‌ڵ هه‌ستی خۆی درۆی کردووه‌، به‌رهه‌مێکی باش و سه‌رکه‌وتووی نابێ. حه‌سه‌ن زیره‌ک ئه‌و بار و حاڵه‌ته‌ ده‌روونیه‌ی بۆ گوتن و ده‌نگ هه‌ڵبڕین پاڵی پێوه‌ناوه‌ بۆیه‌ که‌ خه‌مباره‌ گۆرانییه‌کانیشی بۆنی بۆسۆی هه‌ناوی و هه‌ڵقرچانی جه‌رگی و شێوه‌ی فرمێستکه‌کانی پێوه‌دیاره‌، که‌ شادیشه‌ و به‌ شادی و خۆشی ده‌ستی بۆ بناگوێی بردووه‌، گه‌وره‌ و چووکه‌ و ژن و پیاو، منداڵ و لاو ته‌نانه‌ت تۆبه‌کاره‌کانیش تۆبه‌یان شکاندووه‌ و تێکه‌ڵی شایی و شادی و به‌زم و هه‌ڵپه‌ڕێکه‌ی زیره‌ک بوون .

هۆیه‌کی دیکه‌ی خۆشه‌ویستی حه‌سه‌ن زیره‌ک ساده‌و ساکاربوونیه‌تی، ئه‌و له‌ بنه‌ماڵه‌یه‌کی هه‌ژار و ده‌ست ڕه‌نگینی لادێ چاوی کراوه‌ته‌وه‌ و دایک و باوکی خۆی به‌ ڕه‌ش و رووتی دیوه‌، به‌ کارکه‌ری له‌ ماڵاندا باوی شان و پیلی خۆش بووه‌، که‌ گه‌وره‌ش بووه‌ فێر نه‌بووه‌ ڕابردووی خۆی له‌ بیر به‌رێته‌وه‌ و هه‌وایه‌کی دیکه‌ی بێته‌ که‌له‌ی، وه‌ک چۆن له‌ منداڵیدا به‌و په‌ڕی خۆشی و ڕه‌زامه‌ندی شه‌و و شه‌و داوه‌تی نێو خۆڵه‌پۆتێی نێو دێی هه‌رمێله‌ی بۆ کوڕ و کچه‌ ڕه‌نگ زه‌رده‌کانی وه‌ک خۆی گه‌رم داهێناوه‌، دواتریش که‌ ئاوازه‌ی هونه‌ریه‌که‌ی ئێران و ئێراقی داگرتووه‌، فه‌رقی به‌ دیوه‌خانی ئاخا و گوێی ته‌ندووری پاڵه‌ و سه‌پانی لادێی نه‌کردووه‌. ته‌نانه‌ت ماڵه‌ قورماویه‌کان و ده‌ست و په‌نجه‌ قڵه‌شیوه‌کانی زۆرتر به‌ خۆمانه‌ زانییه‌وه‌ و مه‌لی هونه‌ری لێره‌دا خۆشتر فڕیوه‌ .

بۆیه‌ کاتێک شادی و هه‌ڵپه‌ڕکێیه‌کی به‌ دی کردووه‌، بێ ئه‌وه‌ی ڕه‌سمه‌ن لێیان گێڕابێته‌وه‌ خۆی لێ نزیک کردووه‌ته‌وه‌ و بۆ دڵخۆشی خه‌ڵکه‌که‌ گۆرانی کوتووه‌. ڕێ نه‌که‌وه‌تووه‌ که‌سێ داوای گۆرانی لێ کردبێ دڵی شکاندبێ و ویسته‌که‌ی به‌ جێ نه‌هێنابێ. حه‌سه‌ن زیره‌ک دۆست و برا نزیکه‌کانی خۆشی زۆتر له‌ نێو خه‌ڵکی ئاساییدا هه‌ڵبژاردووه‌، با ئه‌وه‌ش بڵێین که‌ به‌شی زۆر ژیانی خۆی به‌ کار و کاسپی و ڕه‌نجدان بردووه‌ته‌ سه‌ر، شاگرد شۆفیری کردووه‌ له‌ هۆتێل و قاوه‌خانه‌کاندا به‌رده‌ستچی بووه‌، دووکان و چایخانه‌ی هه‌بووه‌، ئیدی نه‌یویستووه‌ هونه‌ره‌که‌ی ته‌نیا سه‌رچاوه‌ی داهاتی ژیانی بێ. ئه‌م کار و تێکۆشانه‌ش له‌ خه‌ڵک و ده‌رد و ژان و هه‌ست و ئازاره‌کانیان نزیکی کردووه‌ته‌وه‌ .

بێگومان یه‌کێک له‌ تایبه‌تمه‌ندیه‌کانی گۆرانییه‌کانی حه‌سه‌ن زیره‌کی نه‌مر، پشت به‌ستنی به‌ گۆرانی فۆلکلۆرییه‌. ڕه‌نگه‌ ئێمه‌ی ئاسایی و ته‌نانه‌ت گۆرانیبێژێکیش به‌ زه‌حمه‌ت بتوانێ ناوی سه‌دان گۆرانی فۆلکلۆری کوردی فێر بین، که‌چی حه‌سه‌ن زیره‌ک نه‌ک هه‌ر ناوی سه‌دان، هیچ به‌ڵکوو ناوی هه‌زاران گۆرانی کوردی ده‌زانێ و هه‌ڵبه‌ست و به‌نده‌کانیشی فێر بووه‌، هه‌روه‌ها ئاهه‌نگه‌که‌شی ده‌زانین و ده‌نگ و زه‌قی خۆی کرده‌ خوێنێکی تازه‌ بۆ بووژانه‌وه‌ و گیانی پێدان. دیاره‌ ئه‌م زانینه‌، جگه‌ له‌و ئیلاقه‌ و ئۆگرییه‌ی حه‌سه‌ن زیره‌ک به‌ گۆرانی کوردی سه‌رچاوه‌ ده‌گرێ به‌رهه‌می گه‌ڕانی حه‌سه‌ن زیره‌ک به‌ سه‌دان دێ و ده‌یان شاری کوردستاندایه‌ .

زیره‌کی گۆرانیبێژ، چاوی به‌ زۆر ناوچه‌ و مه‌ڵبه‌ندی کورستان کوتووه‌، لێیان ماوه‌ته‌وه‌، له‌ خه‌ڵکه‌که‌ی میوان بووه‌ و هه‌ڵسان و دانیشتنی له‌گه‌ڵیان بووه‌ و له‌گه‌ڵ شێوه‌ی ژیانیان و جڵوبه‌رگ و هه‌ڵسوکه‌تیان ئاشنا بووه‌. ئه‌و گۆرانییانه‌ی له‌ خه‌ڵکه‌وه‌ بیستوویه‌، فیر بووه‌. ئه‌گه‌ر له‌ لایه‌ک فێربوونی ئه‌م گۆرانییانه‌ حه‌سه‌ن زیره‌کیان له‌ به‌ره‌وپێشچوون له‌ گۆرانیبێژیدا یارمه‌تی داوه‌، له‌ لایه‌کی دیکه‌ش دیتنی سروشتی دڵگر و جوانی ناوچه‌ جۆربه‌جۆره‌کانی کوردستان و دیمه‌نه‌ ڕه‌نگاو ڕه‌نگه‌کانی ژیانی خه‌ڵکه‌که‌ له‌ لای زیره‌ک بوونه‌ته‌ هه‌وێنی گۆرانی. ئه‌و دیویه‌تی که‌ خێڵ به‌ره‌وژوور بووه‌ته‌وه‌، کیژانی دیتووه‌ که‌ بۆ کارگ و ڕێواسان روویان له‌ مێرگۆڵان کردووه‌، خاڵۆی جوتیاری دیوه‌ که‌ به‌ گشت ناخی زه‌ویدا ڕۆچووه‌ و بژیوی خۆی لێ په‌یدا کردووه‌. بێری شه‌نگ و شۆخی دیوه‌ که‌ کوڵمه‌ سووره‌کانی له‌ ڕێگای بێر و هاوێردا تاوه‌سووت بووه‌. له‌ ئازاره‌کانی ژنی گوله‌ی مێردان و کچی نابه‌دڵ به‌ شوودراو تێگیشتووه‌، ده‌ردی ئه‌وه‌ لاوه‌ی بۆ ئیجبارییان بردووه‌ و ده‌زگیرانه‌که‌ی به‌جێ هێشتووه‌، زانیوه‌. مه‌رقه‌دی کاکه‌ جانی سه‌هۆڵان و پیری بورهان و کاکه‌ ئه‌حمه‌دی سولێمانی دیوه‌ که‌ ڕۆژانی جێژن لاوه‌کان ده‌ستیان له‌ کێلی وه‌رهێناوه‌ و بۆ نیازی دڵی خۆیان لێیان پاڕاونه‌ته‌وه‌، به‌ لایه‌ لایه‌ی ژنی کوردی بۆ کۆرپه‌که‌ی گوێی زرینگاوه‌ته‌وه‌. که‌وی به‌فری نیساران و دنووکی سووری که‌وێ، هاتووچووی ده‌سته‌ کچی لادێ به‌ ڕێگای کانی و کارێزێدا نم نمی بارانی به‌هاران و خۆڕه‌ی ئاوی گاده‌ر و بۆنی مێخه‌کبه‌ند و شه‌مامه‌ی چوار بێستانی هه‌موو ڕۆژێک له‌ ژیانی خۆیدا به‌ره‌ورووی بوونه‌وته‌وه‌. بۆیه‌ کاتێک گۆرانی ده‌ڵێ، هه‌موو لایه‌ک به‌ هی خۆیانی ده‌زانن، ئه‌وه‌ی غه‌ریب ماوه‌ته‌وه‌ له‌ تاران، ئه‌وه‌ی به‌ ڕێبواری عاشق بووه‌، ئه‌و پیره‌ی له‌ سه‌ره‌مه‌رگ دایه‌ و فه‌سڵی ئه‌وه‌ی هاتووه‌ بیبه‌ن بۆ سه‌ر قه‌برێ و به‌ کورتی هه‌ر که‌سێکی پێی له‌ دونیای دڵداری و ژوان و خۆشه‌ویستی و بێمورادی و ماچ و شه‌و ڕامووسان نابێ، ته‌زووی به‌ له‌شیدا دێ. چریکه‌ی زیره‌ک به‌ هاوار و ناڵه‌ی خۆی زانیوه‌. له‌ پاداشی ئه‌و خۆمانه‌ بوونه‌دا ناچار بڵێی ده‌ک هه‌زار ڕه‌حمه‌ت له‌ گۆڕت بێ .

حه‌سه‌ن زیره‌ک له‌گه‌ڵ زۆر گۆرانیبێژی کورد گۆرانی گوتووه‌، بۆ نموونه‌ ده‌توانین محه‌ممه‌دی ماملێ ، مه‌لا حسێنی عه‌بدولازاده‌، عوسمان بۆکانی و ئه‌حمه‌د شه‌ماڵ ناوبه‌رین. گۆرانی "ماڵی بابم بێ وه‌فا" یه‌کێک له‌و گۆرانییانه‌یه‌ که‌ حه‌سه‌ن زیره‌ک، محه‌ممه‌دی ماملێ و مه‌لا حسێنی عه‌بدولازاده‌، ساڵی 1338ی هه‌تاوی پێکه‌وه‌ به‌ یارمه‌تی تیپی موسیقای کرماشان تۆماریان کردووه‌. "به‌رهه‌ڵبێنه‌" و "هه‌واره‌، گوڵم هه‌واره‌" دوو گۆرانی دیکه‌ن که‌ زیره‌ک و محه‌ممه‌دی ماملێ پێکه‌ویان کوتوون .

حه‌سه‌ن زیره‌ک گۆرانی فارسی و تورکیشی هه‌یه‌، له‌ جۆره‌ گۆرانییانه‌دا حه‌سه‌ن زیره‌ک هه‌ڵبه‌ستی کوردی تێکه‌ڵاو کردوون. یه‌کێک له‌و گۆرانییه‌ خۆشانه‌ که‌ به‌ زمانی ئازه‌ری کوتوویه‌تی گۆرانییه‌که‌ به‌ ناوی "گویلدر " .

زیره‌کی ده‌نگخۆش هێندێک تایبه‌تمه‌ندی دیکه‌شی هه‌بووه‌ که‌ ئه‌ویان له‌ هونه‌رمه‌ندانی دیکه‌ جیا کردووه‌ته‌وه‌. ڕاسته‌ به‌شی زۆری له‌ گۆرانییه‌کانی، گۆرانی فولکلۆرین که‌ له‌ پێشدا له‌ نێو خه‌ڵکدا باو بوون، به‌ڵام زۆر گۆرانی هه‌یه‌ که‌ هه‌م هه‌ڵبه‌سته‌که‌ی و هه‌م ئاهه‌نگه‌که‌ی هی خۆیه‌تی، واته‌ ئه‌گه‌ر چی نه‌خوێنده‌وار بووه‌ توانیوه‌یتی ده‌موده‌ست هه‌به‌ڵستی زۆر جوان بهۆنێته‌وه‌ و مه‌به‌سته‌کانی دڵی خۆی پێده‌رببڕێ و هه‌روه‌ها ئاهه‌نگیشیان بۆ دابنێ .

دیاره‌ زیره‌ک له‌ هه‌ڵبه‌ستی شاعیرانیش که‌ڵکی وه‌رگرتووه‌، نالی، وه‌فای، سه‌ید کامیل، کوردی، هێمن و پیره‌مێرد له‌و شاعیرانه‌ن که‌ زیره‌ک هه‌ڵبه‌سته‌کانی کردوون به‌ گۆرانی. به‌ڵام له‌به‌ر ئه‌وه‌ی نه‌خوێنده‌وار بووه‌، زۆر جار پێت یان وشه‌یه‌کی له‌ بیر نه‌ماوه‌، ده‌ستکاری هه‌ڵبه‌سته‌کانی کردووه‌، به‌و حاڵه‌ش که‌ هه‌ڵبه‌ستێکی کردووه‌ به‌ گۆرانی، ڕۆحی وه‌به‌ر ناوه‌، مرۆڤ که‌ هه‌ڵبه‌ستێک به‌ نووسراوه‌ ده‌بینێ، پاشان به‌ ده‌نگێکی خۆش وه‌ک گۆرانی دیبیستێ، تام و جێژێکی تایبه‌تی لێ وه‌رده‌گرێ. هه‌ڵبه‌ستی "شه‌و"ی سه‌ید کامیل به‌ڵگه‌یه‌کی باشه‌ بۆ ئه‌م قسه‌یه‌ .

ژن و دڵداری مایه‌ی و هه‌وێنی ئه‌سڵی گۆرانییه‌کانی زیره‌ک پێک دێنن، دیاره‌ ئه‌وه‌ هه‌ر ته‌نیا تایبه‌تمه‌ندی گۆرانییه‌کانی ئه‌وه‌ گۆرانیبێژه‌ نییه‌، زۆربه‌ی گۆرانییه‌ کوردییه‌کان هه‌ر وان. وا دیاره‌ ئێستاش له‌ کوردستانی ئێمه‌دا گۆرانی هه‌ر ته‌نیا ئه‌رکی ئه‌وه‌یه‌ سۆز و هه‌وستی پیاو به‌رامبه‌ر به‌ کچ و ژن ده‌رببڕێ .

گۆرانی ده‌توانێ له‌ زۆر لایه‌نی دیکه‌ی ژیانی ئینسان وێنه‌ بگرێ و بینوێنێ، که‌چی گۆرانیبێژانی کورد زۆر بایه‌خیان به‌و مه‌سه‌له‌یه‌ نه‌داوه‌. که‌م گۆرانی حه‌سه‌ن زیره‌ک هه‌یه‌ بۆ ژن نه‌گوترابن، ئیلاقه‌یه‌ک که‌ له‌ زۆر ژن خواستن و ژن هێنان و زه‌ماوه‌نده‌ په‌یتا په‌یتاکانیشدا ڕه‌نگی داوه‌ته‌وه‌ .

ساڵی 1351ی هه‌تاوی نه‌خوشییه‌ک که‌ له‌ مێژ بوو حه‌سه‌ن زیره‌کی ئازار ده‌دا، لێی تووند کرد، چه‌ند جار له‌ نه‌خۆشخانه‌کانی ورمێ و بۆکان خه‌واندیان، به‌ڵام نه‌خۆشییه‌که‌ی که‌ شێرپه‌نجه‌ بوو، ده‌ست به‌ردار نه‌بوو، لێره‌شدا زیره‌ک زواز له‌ گۆرانی گوتن ناهێناێ :

له‌ پڕدا پیریم لێ وه‌ده‌رکه‌وت

به‌ختیش وه‌کوو خۆم هات و لێی خه‌وت

فتیله‌ی عومرم هاتووه‌ته‌ گـــــــــــــــــــزی

هه‌ر بینا ئه‌ویش له‌ سووتان کــــــــــه‌وت

ئه‌سپی ته‌بیعه‌ت هه‌روا خۆش ڕۆیـــــــــه‌

به‌ بێ ئاوزه‌نگی له‌ ڕه‌وت نه‌کـــــــــــه‌وت

سه‌رئه‌نجام ڕۆژی5ی پووشپه‌ڕی ساڵی 1351ی هه‌تاوی چرای ته‌مه‌نی له‌ سووتان که‌وت و په‌پووله‌ی گیانی قه‌فه‌سه‌ی سینگی پڕ له‌ ماته‌می به‌جێ هێشت. مه‌رگی حه‌سه‌ن زیره‌ک وه‌ک بۆمبێک له‌ نێو کوردستاندا ته‌قییه‌وه‌ و شه‌پۆله‌کانی خه‌م و ماته‌می له‌ ده‌ستچوونی له‌ سنووره‌کانی کوردستان تێپه‌ڕی. له‌ سه‌ر وه‌سیه‌تی خۆی له‌ داوێنی کێوی "ناڵه‌شکێنه‌"ی بۆکان به‌ خاک سپێردرا. گۆڕه‌که‌ی بوو به‌ زیاره‌تگای لایه‌نگران و ئه‌ویندارانی. ئه‌م هه‌ڵبه‌ستانه‌ش بوونته‌ ڕازێنه‌ره‌وه‌ی کێله‌که‌ی :

بڕوانه‌ کتێبه‌که‌ی، زیاره‌تیکه‌ کێله‌که‌ی

کوردی زیندوو کرده‌وه‌ زیره‌ک به‌ هونه‌ره‌که‌ی

 

زیره‌ک زۆرت کرد خزمه‌تی هونه‌ر      ژینت له‌ پێناو هونه‌ر برده‌ سه‌ر

رۆژگارت ساتێ به‌ بێ خه‌م نه‌بوو      به‌ڵام له‌ هونه‌ر هیچت که‌م نه‌بوو

 
 مطالبی درمورد ادبیات کردی
Image hosting by TinyPic  

                           آلای کوردستان

           پیشرفت زبان کردی

     _____کرمانجی (شمالی)
                             |
                 _کرمانجی___  |
                |            |
                |            |_____سورانی (میانی)
                |        
   کردی________ |
                |
                |             ______زازاکی
                |            |   
                |            |
                |_زازا-گورانی|_____ اورامانی            
                |            |
                |            |
                |            |______گورانی
                |
                |
                |            
                |             _____کلهری
                |            |
                |            |
                |_گویش جنوبی |______فیلی
                             |   
                             |  
                             |______لکی

                         

خوشنویسان معاصر

1- جعفر عباسی

2- محمد کریم نجاری

3- قادر معروفی

 
 له باری بووکان دا
شهر بوکان دومین شهر پر جمعیت استان آذربایجان غربی و مرکز شهرستان بوکان است. در سال 2005، جمعیت این شهر، 213،331 نفر بود.

زبان مردم این شهر کردی است.

فهرست مندرجات

  • ۱ نام شهر
  • ۲ تاریخچه شهر
  • ۳ آثار باستانی بوکان
  • ۴ اماکن دیدنی
  • ۵ نامداران بوکان
  • ۶ جستارهای وابسته‌

نام شهر

روایات زیادی در مورد ریشه نام این شهر وجود دارد از مشهورترین آنها این است که در قدیم مردم این شهر در هنگام مراسم عروسی به چشمه آب بزرگ و مشهور این شهر که کردها آن را "هه‌وزه گه‌وره" (Hewze Gewre) به معنی «آبگیر بزرگ» می نامند، (و این چشمه‌ به‌ صورت چشمه ای جوشان است که آب آن از سفره های زیرزمینی تأمین می شود؛) می آمدند و از آنجا که به کردی واژه "بوک"، به معنی عروس است این منطقه را که بعدها به شهر تبدیل شد "بوکان" (جمع بوک = عروس ها) نامیدند.

اما این نظریه تنها در صورتی درست است که ما این اسم را با لهجه فارسی تلفظ کنیم یعنی "بوکان Bookan"،این در حالی است که ساکنین این شهر و اکثر مردم کردزبان آن را بصورت "بوکان Bokan" ادا می نمایند.

نظریه‌ دیگر در مورد وجه‌ تسمیه شهر چنین است: شهر بوکان به دور چشمه‌ بزرگ هه‌وزه‌ گه‌وره‌ شکل گرفته است و به چنین چشمه هایی در زبان کُردی "کانی Kani" گفته می شود. همچنین واژه "بو Bo" در زبان کردی کاربردهای مختلفی دارد که اغلب در شکل ترکیبی به‌ کار برده می شود؛ مانند بو کوی؟(کجا؟)

اما چگونگی ترکیب این کلمات و شکل گیری واژه بوکان بر اساس این نظریه ‌چنین است:‌ در زمانهای قدیم هنگامیکه زنان قصد شستن وسایل خانه را داشتند آنها را با خود برداشته و به سمت رود یا چشمه ای در نزدیکی محل اقامتشان بوده می بردند و در آنجا کارشان را انجام می دادند. به همین ترتیب اهالی ساکن اطراف بوکان، جهت شستن و نظافت ظروف و وسایل خود به طرف این کانی یا حوض می رفتند و هنگامی که کسی سراغ نفری را که جهت انجام این امور به "کانی" رفته بود، می گرفت، نزدیکان وی در پاسخ می گفتند: "او به کانی رفته است" و به زبان کردی "چوه بوکانی" یعنی به "چشمه‌" رفته است. بدین ترتیب واژه "بوکانی" به افرادی گفته می شد که رفت و آمد زیادی را به "کانی" مزبور انجام می دادند و سپس کم کم در آنجا ساکن شدند.

امروز هه‌وزه گه‌وره، در مرکز شهر واقع است و با آب گوارا و بی پایان خود آب تمام شهر را تأمین می کند. و نزد اهالی شهر از نوعی دلبستگی و جایگاه خاصی برخوردار است.

تاریخچه شهر

 

در مورد شهر بوکان

 

شهر بوکان دومین شهر پر جمعیت استان آذربایجان غربی و مرکز شهرستان بوکان است. در سال 2005، جمعیت این شهر، 213،331 نفر بود.

زبان مردم این شهر کردی است.

فهرست مندرجات

  • ۱ نام شهر
  • ۲ تاریخچه شهر
  • ۳ آثار باستانی بوکان
  • ۴ اماکن دیدنی
  • ۵ نامداران بوکان
  • ۶ جستارهای وابسته‌

نام شهر

روایات زیادی در مورد ریشه نام این شهر وجود دارد از مشهورترین آنها این است که در قدیم مردم این شهر در هنگام مراسم عروسی به چشمه آب بزرگ و مشهور این شهر که کردها آن را "هه‌وزه گه‌وره" (Hewze Gewre) به معنی «آبگیر بزرگ» می نامند، (و این چشمه‌ به‌ صورت چشمه ای جوشان است که آب آن از سفره های زیرزمینی تأمین می شود؛) می آمدند و از آنجا که به کردی واژه "بوک"، به معنی عروس است این منطقه را که بعدها به شهر تبدیل شد "بوکان" (جمع بوک = عروس ها) نامیدند.

اما این نظریه تنها در صورتی درست است که ما این اسم را با لهجه فارسی تلفظ کنیم یعنی "بوکان Bookan"،این در حالی است که ساکنین این شهر و اکثر مردم کردزبان آن را بصورت "بوکان Bokan" ادا می نمایند.

نظریه‌ دیگر در مورد وجه‌ تسمیه شهر چنین است: شهر بوکان به دور چشمه‌ بزرگ هه‌وزه‌ گه‌وره‌ شکل گرفته است و به چنین چشمه هایی در زبان کُردی "کانی Kani" گفته می شود. همچنین واژه "بو Bo" در زبان کردی کاربردهای مختلفی دارد که اغلب در شکل ترکیبی به‌ کار برده می شود؛ مانند بو کوی؟(کجا؟)

اما چگونگی ترکیب این کلمات و شکل گیری واژه بوکان بر اساس این نظریه ‌چنین است:‌ در زمانهای قدیم هنگامیکه زنان قصد شستن وسایل خانه را داشتند آنها را با خود برداشته و به سمت رود یا چشمه ای در نزدیکی محل اقامتشان بوده می بردند و در آنجا کارشان را انجام می دادند. به همین ترتیب اهالی ساکن اطراف بوکان، جهت شستن و نظافت ظروف و وسایل خود به طرف این کانی یا حوض می رفتند و هنگامی که کسی سراغ نفری را که جهت انجام این امور به "کانی" رفته بود، می گرفت، نزدیکان وی در پاسخ می گفتند: "او به کانی رفته است" و به زبان کردی "چوه بوکانی" یعنی به "چشمه‌" رفته است. بدین ترتیب واژه "بوکانی" به افرادی گفته می شد که رفت و آمد زیادی را به "کانی" مزبور انجام می دادند و سپس کم کم در آنجا ساکن شدند.

امروز هه‌وزه گه‌وره، در مرکز شهر واقع است و با آب گوارا و بی پایان خود آب تمام شهر را تأمین می کند. و نزد اهالی شهر از نوعی دلبستگی و جایگاه خاصی برخوردار است.

تاریخچه شهر

 

ناپديد شدن مرموز 6 زن و دختر در بوكان

پليس شهرستان بوكان تحقيقات خود را درباره ناپديد شدن مرموز شش زن و دختر در اين شهر آغاز كرد.

به گزارش خبرگزاری فارس، مرد 44 ساله ای با مراجعه به مأموران انتظامی از ناپديد شدن همسر و دو دخترش، همچنين خواهر زن و دو دختر وی كه با آنها زندگی می‌كردند، خبر داد. اين مرد كه خالد نام دارد، در تشريح موضوع به مأموران آگاهی بوكان گفت: 31 شهريور پس از انجام كارهای روزمره حوالی ساعت 16 به خانه برگشتم با تعجب ديدم كه درهای خانه باز است اما كسی در خانه نيست. وی افزود: به نظرم آمد كه شايد خانواده ام برای خريد از منزل خارج شده اند اما فراموش كردند كه در‌ها ‌را ببندد اما وضعيت خانه، نبودن اسناد رسمی خانه و شناسنامه اعضای خانواده ام مرا مشكوك كرد چرا كه به جز همسر و دو دخترم، خواهر همسرم نيز به همراه دو فرزندش در.....



به گزارش خبرگزاری فارس، مرد 44 ساله ای با مراجعه به مأموران انتظامی از ناپديد شدن همسر و دو دخترش، همچنين خواهر زن و دو دختر وی كه با آنها زندگی می‌كردند، خبر داد. اين مرد كه خالد نام دارد، در تشريح موضوع به مأموران آگاهی بوكان گفت: 31 شهريور پس از انجام كارهای روزمره حوالی ساعت 16 به خانه برگشتم با تعجب ديدم كه درهای خانه باز است اما كسی در خانه نيست. وی افزود: به نظرم آمد كه شايد خانواده ام برای خريد از منزل خارج شده اند اما فراموش كردند كه در‌ها ‌را ببندد اما وضعيت خانه، نبودن اسناد رسمی خانه و شناسنامه اعضای خانواده ام مرا مشكوك كرد چرا كه به جز همسر و دو دخترم، خواهر همسرم نيز به همراه دو فرزندش در خانه ما زندگی می‏كنند اما اثری از آنها هم نبود. خالد ادامه داد: برای يافتن همسر و دو دخترم به نام‌های ‌شيوا و شيدا تمامی شهرهای همجوار را گشته‌ام اما خبری از آنها نيست و كسی نيز از آنها اطلاع ندارد. همسرم شيرين 29 ساله است و نزديك 15 سال است كه با هم ازدواج كرده ايم و ثمره اين ازدواج دو دختر 14 و 10 ساله است مشكلی در زندگی نداشتيم ضمن آنكه به خاطر علاقه به همسرم از مدت‌ها ‌پيش خواهر او به نام نسرين كه زنی 30ساله است به همراه دختر 14 و دو ساله اش با ما زندگی می‏كرد. پس از شكايت اين مرد تحقيقات پليس برای شناسايی سرنوشت شش زن و دختر ناپديد شده در بوكان آغاز شد.

"

آدم ربايي در بوكان ناكام ماند

آدم ربايي در بوكان ناكام ماند

فرد ناشناسي در خيابان ورزشي حوالي مسجد بلال حبشي مي خواست كودكي چهارده ماهه به نام سروش فرزند انور را بدزدد. مردم با ديدن صحنه با پليس 110 تماس گرفتند. نيروهاي گشتي انتظامي به موقع آمدند وشخص ناشناس با ديدن پليس وارد مسجد شد وبا تهديد چاقو ودر گيري با مردم دست به شرارت ومزاحمت زد.

وي با اين اعمال قصد فرار داشت كه با هوشياري وهمكاري مردم، بدون هيچ گونه خسارات مالي وجاني دستگير شد.

وي پس از دستگيري خود را ( س) 28 ساله ساكن مراغه معرفي كرد، ولي هيچ حرفي از انگيزه خود در آدم ربايي نگفت.

كارشناس نيروي انتضامي گفت:(س) قصد اخاذي از پدر كودك كه طلا فروش بود را داشت.

 

 

بوکان

داستانهای واقعی در بوکان

بر اساس يك ماجراي واقعي در بوكان

 فريده كريمي آذر

تنهايم، باز در اوج بي كسي مي گريم.اين بار دگر شادي از خانه رؤياهايم رخت بر بربسته.

بدبختي من از وقتي آغاز شد كه از درون دريچه قلبم ساز ناآشناي مي نواخت.

از وقتي كه با نيما آشنا شدم تمام دنيا برايم رنگ باخت.اولين باري بود كه مي فهميدم دلواپسي، بي قراري، شيدايي رگه اي از زندگي است. در رؤياهايم براي خودم كاخ آرزوهايم هر دم مزين مي كردم اما نمي دانستم كه بايد خشت خشت كاخ آرزوهايم را با دست هاي خودم ويران كنم. آنقدرعاشق نيما بودم كه معني دوست نداشتن و بي احساسي برايم تفسير نمي شد. تمام دنياي من نيما بود.نيما يكي از بستگان مادرم بود.پسري مغرور، درسخوان و درآن سال ها پشت كنكور بود.نيما آنقدر مغرور بود كه حتي سلام كردن را هم نمي دانست.داشتم از عشقش ديوانه مي شدم. شايد اون هم من را دوست داشت ولي درس نمي گذاشت ابرازش كند.خدايا هر كاري مي كردم نمي توانستم فراموشش كنم. وقتي تنها بودم فكرش همه زندگي ام بود.توي جمع يادش تمام وقتم بود. نمي دانستم چطور به اون بگويم كه دوستش دارم تا اينكه به يكي از دوستان صميمي ام مريم گفتم كه فكري به حالم بكند.شماره منزلشان را به مريم دادم.احساس مي كردك اگه من .... نه زندگي زيرو رو مي شود. ولي همه اش خيال و توهم وفكرهاي احمقانه بود. دوستم باهاش حرف زد. او گفته بود قصد ازدواج ندارد و از هيچ دختري هم خوشش نمي آيد. از دوستم دوباره التماس كردم كه باهاش حرف بزند.او هم دوباره باهاش حرف زد. خيلي مهربانانه باز هم گفته بود نه و گفته بود من فعلا مي خوام تحصيلاتم رو ادامه بدم و اصلا در حال حاظر قصد ازدواج با هيچ دختري ندارم. داشتم ديوانه مي شدم. آنقدر ناراحت بودم كه دوست داشتم سم را به ديوار بكوبم. تمام گل رؤياهايم پرپر شده بود. فقط آرزوي مرگ تسكينم مي داد. آنقدر در دلم به اون بد و بيراه گفتم. كه نگو يعني آنقدر ارزش نداشتم كه حتي در مورد من فكر كند.شب و روزم شده بود گريه كردن. با خانواده ام سر موضوع هاي بي مورد دعوا مي كردم.روزهايم مثل جهنم شده بود.يه روز به  قول معروف دلم رو به دريا زدم و همه چيز را بدون رودربايستي به نيما گفتم نيما هم بدون رودربايستي باز هم گفت نه! خيلي التماس كردم. نيما مي گفت من لياقت ازدواج با تو را ندارم.فعلا هم قصد ازدواج ندارم.به نيما گفت: تا هر وقت بخواهي منتظر مي مانم.ولي اصلا راضي نمي شد.

يه روز يه نامه به من داد و گفت اگر مرا دوست داري فراموشم كن.مي دانستم كه او هم مرا دوست دارد ولي ابراز نمي كرد. با عجله و اضطراب خودم رو به منزل رسوندم را نامه را سريعتر بخونم. وقتي نامه را باز كردم نوشته بود: « با عرض سلام خدمت خواهر عزيزم.اميدوارم كه هيچ غمي در زندگي نباشد. اي كاش مي توانستم هر چه خوشي تو دنياست به تو هديه كنم.وقتي متاسفم كه نمي توانم شادي را به تو هديه دهم.حتي دريغ از يك لبخند خشك. اميدوارم كه من را ببخشي و برايم طلب بخشش از دنيا كني... »آنقدر ناراحت شدم كه مي خواستم خودم رابكشم.محتوايش ويران كننده بود اي كاش هيچ وقت در پاكت نامه را باز نمي كردم.تمام وجودم شمعي شد و سوخت و خاكسترش برباد رفت.نيما بيماري هپاتيت داشت. شايد مدتي كم زنده از زندگي اش باقي مانده بود.از من خواسته بود فراموش كنم.ولي من نمي توانستم. فكر بيماريش ويرانم مي كرد.به نيما تلفن زدم و گفتم: بيماري تو اصلا برايم مهم نيست. من عاشقت هستم و مي خواهم همان قدر از زندگي كوتاهت كه باقي مانده با تو باشم. نيما باز هم مخالفت مي كرد و مي گفت اگر هم بخوام ازدواج كنم باكسي ازدواج مي كنم كه همچون خودم اين بيماري را داشته باشد. فقط كافي بود مريض مي شدم و يك بيماري مي گرفتم.يكي از دوستان دوران مدرسه ام معتاد بود و با سرنگ آلوده بيماري ايدز گرفته بود. خيلي فكر كردم و تصميم گرفت كه من بايد بيمار شوم. به پيش پريسا همان دوستم رفتم و من هم معتاد شدم. پريسا دختري لاغر،زيبا، خوش اندام بود.كارش به تور انداختن پسران ثروتنمد بود.به شدت معتاد شدم و از سرنگ هاي آلوده هم به راحتي استفاده مي كردم.وقتي موضوع معتاد شدنم را به نيما گفتم خيلي ناراحت شد و گفت: ديگه نمي خوام اصلا ببينمت.من به خاطر نيما اينكار را كرده بودم ولي نيما خيلي راخت باز هم گفت نه!دو روز از نيما بي خبر بودم.تا اينكه يكي از آشنايان مادرم زنگ زند و گفت نيما مرده است.با شنيدن اين خبر از هوش رفتم.وقتي به هوش آمدم در بيمارستان بودم و دوست صميمي ام پريسا دستانم را در دستش گرفته بود.مادر و پدرم هم بالاي سرم بودند. با ديدنشان زدم زير گريه.دوست از همان خيلي نصيحتم مي كرد ولي كو گوش شنوا.

عشق نيما زندگي ام را تباه كرد.شايد اين احمقانه ترين عشقي است كه كسي تجربه        كرده باشد.

داستان واقعي  يك خودسوزي در بوكان

فريده كريمي آذر

همين چند ساعت پيش بود كه خبر مرگ ليلا را شنيدم.حس كنجكاوي از يك طرف و داغ مرگش آنچنان عذابم مي داد كه انگار در مرداب پوچي دست و پا مي زنم و همين ديروز بود ليلا را ديدم. چطور ممكن است در عرض 12 ساعت بدون هيچ دليلي بميرد وجسدش را كسي نبيند!

ليلا يكي از دوستان خوب من بود دختري خوش قلب و مهربان بود. دختري باوقار و سربه زير و عاشق درس بود. بعضي وقتها به او حسادت مي كردم.ما با هم قرا گذاشتيم كه هر كداممان در كنكور رتبه خوبي كسب كنيم براي اون يكي مون كادو بخريم. سخت مشغول درس خواندن بوديم، آنقدر درس داشتيم كه فقط فرصت رفتن به مدرسه و مرور كردن درسهايمان تمام زندگيمان را گرفته بود. نمي دانم چه اتفاقي براي ليلا افتاده بود. اين اواخر آنقدر ناراحت بود كه چندين بار قصدخودكشي كرده بود.ليلا در زير زمين خانه شان درس مي خواند ودر همان جا تنهايي مي خوابيد. خانواده پر جمعيت و برادر و زن برادرش تمام وجودش را از نفرت پر كرده بود.برادرش مي خواست ليلا زن برادر زنش شود ولي ليلا زير بار نمي رفت.برادرش به همين دليل خيلي كتكش مي زد و در اكثر كارها با او لجبازي مي كرد و حتي اجازه ابراز نظر را در خانه از او گرفته بود. يه روز با هم قرار گذاشتيم كه برايم جايي با هم درس بخوانيم.وقتي كه ليلا را ديدم تمامد صورتش و بدنش سرخ و كبود شده بود.خيلي سعي كرد وانمود كند كه هيچ اتفاقي نيافتاده ولي كبودي چشمانش تمام رازهايش را بر ملا مي كرد. ما با هم شوخي هاي زيادي داشتيم. من هم با شوخي به او گفتم:« خانم خانما، مگه كور بودي كه خوردي زمين!» آخه او مي گفت افتاده زمين. اصلا باورم نمي شد دوست صميميم به من دروغ بگه. وقتي با جديدت از اوپرسيدم كه چي شده گفت كه برادرم كتكم زده است.اولين باري نيست كه كتكم مي زند. انگار برده زير دست او هستم. بايد به اختيارش بنشينم و به اختيارش بايستم و به اختيارش بخندم و به اختيارش گريه كنم.با اينكه تنها دختر خانواده هستم انگار زيادي هستم.مادرم هم از برادرم بدتر است.آنها ميخواهند به زور مرا به عقد برادر زن برادرم در بياورند.آنها نمي خواهند درس بخوانم بايد باب ميل آنها رفتار كنم و گرنه عقبتش با خودم است. تا به حال خيلي سعي كردم خودم رو بكشم ولي وقتي فكر مي كنم بعد از مردنم چه حرفهايي پشت سرم در مي آورند حالم از اين كار به هم مي خورد. خيلي دلداريش دادم و خيلي با هم حرف زديم.نمي دانم چرا بعد از اون روز وقتي به منزلشان تلفن زدم خانواده اش دشنامم مي دادند و تهديد مي كردندكه اگه بار ديگر زنگ بزني... دو سه روزي ازش بي خبر بودم تا اينكه روزي خودش با من تماس گرفت و گفت كه عقد كردم و همين روزها ازدواج مي كنم.از تعجب داشتم شاخ در مي آوردم.گفت برات كارت عروسي مي فرستم تو را به خدا بيا.من آنقدرخوشحال شدم كه نگو.ولي اصلا ليلا خوشحال نبود. يك ماه مانده بود به امتحان كنكور كه ليلا تمام كتابهايش را بخشيده بود.من اصلا نامزدش را نمي شناختم.

با زور و كتم عروسش كرده بودند. به قول خودش« عروسي كه دلش سياه بپوشد، لباس سفيدنمي خواهد»اين اواخر اصلا با كسي حرف نمي زد.هيچكس ازش خبر نداشت. انگار دختري به نام ليلا با آن همه آرزوهاي رنگينش بين ما مرده بود.آرزوها و زمزمه هاي گريه اش را هرگر فراموش نمي كند.

يكي از دوستانم خبر مرگش را به من داد و گفت بايد براي تسليت به منزلشان برويم.دليل مرگش را پرسيدم.گويا سوخته بود.

خداي من سوخته با چي؟! براي چي؟!اگر آتش آنقدر بزرگ بوده چرا فقط ليلا را سوزانده است.

ليلا كه تنها توي زير زمين مي خوابيد به گفته خانواده اش بخاري افتاده بود و زير زمين آتش گرفته و ليلا سوخته بود.هيچ كس هم تا صبح نفهميده بود و حتي كسي هم جسدش را نديد.صبح زود خودشان دفنش كرده بودند. من همراه دوستانم منزلشان رفتيم.در زير زمين آثار زيادي از وجود نبود فقط پتو رواندازش بود و تشكش سوخته بود. آثار سوختگي پيدا نمي شد. خانواده اش خيلي بي خيال بودند. انگار بار بزرگي بر دوش داشتند كه بايد بر زمين مي گذاشتند.با تمام بي رحمي تمام آرزوهايش را به خاكستري كه كسي آنرا نديد تبديل كرد.صداي گريه هاي معصومانه اش، فريادهاي بي صدايش از زير زمين منزلشان بيرون نرفت.

او را نمونه اي از كسي مي دانم كه سوخت و خاكسترش را كسي نديد.غروب آنقدر غمگين بود كه انگار براي كوتاهي عمرش گريه مي كرد.ستارگان يكي يكي تاريكي شب را از دل بي تابش مي ربودند.


مصاحبه با یک فرد معتاد در بوکان

مصاحبه با يك معتاد بوكاني

كاوه خدادادي

متاسفانه بطور چشمگيري شاهد رشد روز افزون اعتياد هستيم.مي خواهم وضعيت جواني را برايتان به تصوير بكشم كه در دوران حساس عمرش يعني جواني به دليل عدم دقت در انتخاب دوست و در واقع دوستان ناباب به سوي اين معضل سوق داده مي شود.

آنچه در زير مي آيد مصاحبه اي با يك جان معتاد بوكاني كه با هم مي خوانيم تا شايد عبرتي براي جوانان ديگر باشد.

* چكيده اي از بيوگرافي خود را براي ما بازگو نمائيد.

اهل بوكان هستم. تحصيلات خودم را تا اول دبيرستان ادامه دادم. تا اينكه مادرم فوت كردند. دو برادر بزرگتر از خودم دارم كه برادر اولي ناتني است. پدرم مغازه بقالي دارد و من وبرادرم در آنجا مشغول كار هستيم. پدرم زمين كشاورزي هم دارد.

* چطور شد كه به مواد مخدر روي آورديد؟

نيمه هاي شب بود. بر روي پشت بام رفتم و سيگاري كه خريده بودم روشن كردم.چون اولين بارم بوداز ترس تمام موهاي بدنم سيغ شده بود و تنم مي لرزيد.با هر ترسي بود بر آن پوك زدم و دود زيادي در كردم. آن لحظه برايم جالب بود چون احساس مي كردم بزرگ شده ام و دارم مثل يك انسان بزرگ سيگار مي كشم.وقتي سيگار را تا ته كشيدم سرم يك كمي گيج رفت ولي با عجله از پشت بام پايين آمدم. به خاطر اينكه خانواده ام بوي سيگار را احساس نكنند رفتم مسواك زدم.چند مدتي بر همين منوال گذشت. روزها در تب وتاب شب بودم تا شب برسد و سيگاربكشم.كشيدن سيگار را نوعي تفريح راي خود تلقي مي كردم.روزها گذشت، وقتي به خودم آمدم ديدم يك انسان سيگاري هستم و سيگار جزئي از برنامه روزمره من شده است.اين عادت مرا به سوي دوستاني سوق داد كه آنها هم همچون من با اين بلاي خانمان سوز زندگيشان را تباه مي كردند.آشنايي با اين دوستان مرا از درس و مدرسه گريزانم كرد. تا آن زمان جزء دانش آموزان ممتاز بودم.

بعد از مرگ مادرم ترك تحصيل كردم و مدام گراس مصرفي كردم تا اينكه يك شب در يك مكان كه چند نفر در آنجا مشغول كشيدن ترياك بودند به من هم تعرف كشيدن ترياك كردند ولي من امتناع كردم. آنها به من اصرار كردند كه ترياك بكشم ومي گفتند گراس مغز انسان را پوك و در نهايت ديوانه مي كند.سرانجام من را ترغيب كردند كه ترياك بكشم. از آن شب به بعد من ترياك كشيدن را شروع كردم.به خدمت سربازي رفتم و حين خدمت عاشق يك دختر كرجي شدم و بعد از اتمام سربازي با آن دختر ازدواج كردم. دختره نمي دانست كه من معتاد هستم بعد از فهميدن دعوا شروع شد. شبها دير به خانه بر مي گشتم، روزها همش خمار بودم.بعد از مدتي به هرروئين هم معتاد شدم.روزانه 15 تا 20هزار تومان خرج مصرف هروئين مي كردم.

* پول تهيه مواد مخدر را از كجا تهيه مي كرديد؟

من آن موقع از مغازه پدرم كش مي رفتم.يا از فاميل و دوست و آشنا پول قرض مي گرفتم.

* رابطه شما با خانواده و آشنايان خانمتان چگونه بود؟

يك بار كه براي تعطيلات نوروزي به كرج رفته بودم به پدر زنم و خانواده اش قول دادم كه مواد مخدر را ترك كنم. ولي باز هم دوام نياوردم و شرويع به كشيدن كردم.تا اينكه يك روز كه كسي در خانه پدر زنم نبود من مشغول كشيدن بودم كه پدر زنم رسيد و با هم دعوايمان شد و به خاطر همين سه ماه زنداني شدم.

* وضعيت زندان چگونه بود، آيا در آنجا هم مواد مخدر به آساني گير مي آمد؟

در زندان وضعيت بدتر بود. در آنجا شش نفر بوديم و هر شش نفر با يك سرنگ تزريق مي كرديم.در زندان مشكلي كه نداشتيم مشكل تهيه مواد مخدر بود. بعد از زندان همسرم از من طلاق غيابي گرفته بود.زماني كه از زندان آزاد شدم مي خواستيم برگرديم بوكان حتي پول اتوبوس نداشتيم و از يكي از آشنايان در تهران 7 هزار تومان قرض كرديم تا بتوانيم برگرديم.

* شما چه كسي را مسئول وضعيت خودتان مي دانستيد؟

مقصر اصلي خودم هستم.البته اين را هم بگويم كه بي مادري و بي توجهي پدرم نسبت به من در اين امر دخيل بودند. زماني كه در سربازي بودم پدرم فقط برايم پول مي فرستاد و اصلا نمي دانست كه من كجا خدمت مي كنم. فكر مي كرد پول همه چيز براي من مي شود. پدرم هيچ وقت از من نمي پرسيد كجا بودي، با كي مي گردي، دوستات كيا هستن؟!

من كه خود دريكي از خيابانهاي بوكان مغازه داري مي كنم، مي بينم كه افرداي در بوكان بدون هيچگونه ترس و واهمه اي مواد مخدر را در شهر بوكان پخش مي كنند و جوانهاي بااستعداد، خلاق،پر انرژي و ... را به مواد مخدر مبتلا مي كنند و به يك مرده متحرك مبدل مي سازند.بي تفاوتي تا كي؟!

مردم يك جامعه نبايد نسبت به آنچه در اطرافشان مي گذرد بي تفاوت باشند.