تنهایی

تنهایی سهم من است ماندن وخواندن در کنار دیوارها سرانجام حسرت

این ساکت صبور که چون شمع

سر کرده در کنار غم خویش

یا این شب داراز و درنگش

جانش همه فغان و دریغ است

فریاد هاست در دل تنگش

بر آرز که در دل من مرد

افسوس به دریچه باد است

فانوس نیمه جان امیدم

این شعر زیبا از وبلاگ عاشق گرفته شده

 

***هرگز حسرتي در هيچ کجاي دنيا اين چنين يکجا جمع نمي شود که د

ر همين سه واژه کوتاه : او دوستم ندارد ... ***